امام مهدی علیه السلام
ـ في زِيارَةِ النّاحِيَةِ ـ: فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهورُ، وعاقَني عَن نَصرِكَ المَقدورُ، ولَم أكُن لِمَن حارَبَكَ مُحارِبا، ولِمَن نَصَبَ لَكَ العَداوَةَ مُناصِبا، فَلَأَندُبَنَّكَ صَباحا ومَساءً، و لَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموعِ دَما، حَسرَةً عَلَيكَ وتَأَسُّفا عَلى ما دَهاكَ وتَلَهُّفا، حَتّى أموتَ بِلَوعَةِ المُصابِ، وغُصَّةِ الاِكتِيابِ .
ـ از زيارت ناحيه ـ: اكنون كه روزگار ، مرا عقب آورده و تقدير ، مرا از يارى دادن به تو باز داشته و نبودهام تا با جنگجويان با تو بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنى با تو، بِايستم، پس هر صبح و شام بر تو مىنالم و به جاى اشك، از ديده خون مىافشانم، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو و افسوس خوردن بر گرفتارىهايى كه به تو رسيده، تا آن گاه كه از سوز مصيبت و غم فقدانت جان سپارم.
المزار الكبير : ص 501 ح 9
(قرآن را ياد داد)
(سوگند به قرآن حكيم)
(كه اين [پيام] ، قطعاً قرآنى است گرامى)
(قاف ! سوگند به قرآن شكوهمند)
(اين ، آيههاى قرآن و [آيههاى] نامهاى روشنگر است)