آداب عید فطر - صفحه 39

۸۲۸.امام صادق عليه السلام:[مسلمان ، بايد] روز عيد فطر ، پيش از آن كه نماز بخواند ، چيزى بخورد ؛ ولى روز عيد قربان ، چيزى نخورد تا آن كه امام [از نماز ،] فارغ شود.

۸۲۹.امام صادق عليه السلام:روز عيد ، خوردن ، پيش از رفتن [ براى نماز] است و اگر چيزى نخورى ، عيبى ندارد.

۸۳۰.الكافى ـ به نقل از على بن محمّد نوفلى ـ :به امام هادى عليه السلامگفتم: من روز عيد فطر با انجير و خرما افطار كردم. به من فرمود: «بركت و استحباب را با هم جمع كرده اى!».

۸۳۱.الإقبال:ابن ابى قُرّه با سند خويش از امام عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «روز عيد فطر ، چند خرما بخور . اگر جمعى از مؤمنان هم پيش تو بودند. به آنان هم آن گونه بخوران».

نكته

سيّد ابن طاووس رحمه الله گويد:
بايد نيّت روزه دار در خوردن روز عيد ، فرمان بُردارى از امر خداوند متعال باشد تا در خوردن خود نيز ، مثل روزه گرفتنش ، در حال عبادت و سعادت باشد.

د ـ دعا پس از نماز صبح

۸۳۲.الإقبال ـ به نقل از محمّد بن محمّد بن نصر سكونى ـ :از احمد بن محمّد بن عثمان بغدادى ـ كه خدا رحمتش كند ـ خواستم دعايى را كه عمويش محمّد بن عثمان بن سعيد عَمْرى ـ كه خدا از او راضى باد و او را راضى كند ـ براى ماه رمضان مى خواند ، برايم بيرون آورد و نشانم دهد. براى من دفترى با جلد سرخ بيرون آورد كه در آن دعاهاى ماه رمضان بود . از جمله آنها دعا پيش از نماز صبح روز عيد فطر بود ۱
«خداوندا! با محمّد صلى الله عليه و آله از پيش رويَم ، با على عليه السلام از پشت سر و سمت راست ، و با پيشوايانم از سمت چپم ، به تو روى آورده ام. به سبب اينان ، خود را از عذابت مى پوشانم و به درگاهت تقرّب مى جويم ، [ كه ]كسى را از اينان به تو نزديك تر نمى يابم. آنان پيشوايان من اند. پس به سبب آنان ، هراسم را از كيفر و خشمت ، ايمن گردان و با رحمتت ، مرا در زمره بندگان شايسته ات وارد كن!
صبح كردم ، در حالى كه به خدا ايمان دارم و بر دين و آيين محمّد صلى الله عليه و آلهو بر دين و آيين على عليه السلام و بر دين و آيين جانشينان ، اخلاص دارم. به پنهان و آشكار آنان ، ايمان آورده ام و به درگاه خداوند ، درباره آنچه محمّد و على و جانشينانْ به آن اشتياق دارند ، مشتاقم. قدرت و نيرويى جز از خداوند نيست و شكست ناپذيرى و بازدارندگى و قدرت و حكومت ، جز از آنِ خداى يكتاى غالب مقتدر نيست. بر خداوند ، تكيه كرده ام و هر كه بر خدا تكيه كند ، همو برايش بس است. خداوند ، فرمان خود را به سامان مى رساند.
خداوندا! تو را مى خواهم. پس ، تو هم مرا بخواه. آنچه را نزد توست ، مى طلبم. پس ، آن را برايم آسان ساز و نيازهايم را برآور؛ چون در قرآنت فرموده اى ـ و گفته ات حق است ـ كه : « ماه رمضان كه در آن قرآن را براى هدايت مردم نازل كردى و نشانه هايى از هدايت و فرقان است...» . پس با قرآنى كه در ماه رمضان نازل كردى ، حرمتش را بزرگ داشتى و با قرار دادن شب قدر در آن ، ويژه و بزرگش ساختى و فرمودى: « شب قدر ، بهتر از هزار ماه است * در آن شب ، فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى فرود مى آيند * آن شب تا دميدن سپيده ، ايمن است» .
خداوندا! اينك ، روزهاى ماه رمضان و شب هاى آن سپرى شده است و نسبت به آن ، آن گونه ام كه تو از من به آن داناتر و نسبت به شمارش آن از من شمارشگرترى.
تو را ـ خدايا ـ به آنچه بندگان شايسته ات خواسته اند ، مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و آنچه را وسيله تقرّب به درگاهت ساختم ، از من بپذيرى و بر من احسان كرده ، عملم را دو چندان كنى و آنچه را براى تقرّب به تو فراهم كرده ام و نيز قُربتم را بپذيرى و دعايم را اجابت كنى. و از سوى خودت با آزاد كردنم از آتش ، بر من بخشش كن و با رساندن من به بهشت ، بر من منّت بگذار و در روز هراس ، مرا از هر رنج و وحشتى كه براى روز قيامت آماده كرده اى، ايمن بدار!
به احترام ذات بزرگوارت و به احترام پيامبرت و [ به] احترام شايستگان ، پناه مى برم كه اين روز بگذرد و از من نزد تو گناهى باشد كه مى خواهى بر آن مؤاخذه ام كنى ، يا گناهى كه مى خواهى براى آن از من حساب بكشى و بدبختم كنى و با آن رسوايم سازى ، يا خطايى كه آن را از من نيامرزيده اى و مى خواهى از من حساب بكشى و قصاص كنى.
از تو مى خواهم ، به حرمت ذات بزرگوار تو ، كه هر چه را بخواهى ، انجام مى دهى ، و هر چه را بخواهى ، مى گويى: باش ؛ پس مى شود. معبودى جز تو نيست.
خداوندا! تو را مى خوانم به اين كه معبودى جز تو نيست ، كه اگر در اين ماه از من راضى شده اى ، در باقى مانده عمرم ، از من بيشتر راضى شوى و اگر در اين ماه از من راضى نشده اى ، از هم اكنون از من راضى شو ، هم اينك ، اكنون ، حالا؛ و در اين ساعت و اين مجلس ، مرا از آزادشدگانت از آتش ، و رستگان از دوزخ ، و از بندگان خوش بخت خويش قرار بده ، به آمرزش و رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان!
خداوندا! تو را به حرمت ذات بزرگوارت مى خوانم كه از وقتى مرا در اين دنيا قرار داده اى ، اين ماه را بهترين ماه رمضانى قرار دهى كه در آن تو را عبادت كرده ، برايت روزه گرفته و به درگاهت تقرّب جسته ام؛ رمضانى با پاداش بزرگ تر ، نعمتى تمام تر ، عافيتى فراگيرتر ، روزى اى گسترده تر ، آزاد شدن از آتشى برتر ، رحمتى حتمى تر، آمرزشى بزرگ تر ، رضايتى كامل تر و به آنچه دوست دارى و مى پسندى ، نزديك تر.
خداوندا! آن را آخرين رمضانى قرار مده كه برايت روزه گرفتم. دوباره روزى ام كن باز هم دوباره ، تا آن كه راضى شوى و نيز پس از رضايت ، تا آن كه مرا از دنيا ببرى ، در حالى كه سالم باشم و تو از من راضى باشى و من مورد رضايت تو باشم.
خداوندا! در آنچه مقدّر مى كنى ، در آن امر حتمى كه برگشت و تغييرى ندارد ، مقرّر كن كه مرا از حجّاج خانه با احترامت در اين سال و همه ساله قرار دهى؛ از آنان كه حجّشان مقبول ، تلاششان پاداش يافته ، گناهانشان آمرزيده و اعمالشان پذيرفته است و در سفرهايشان سالم ، در عبادت هايشان كوشا ، و در جان ها و مال ها و نسلشان و در هر چه به آنان نعمت داده اى ، محفوظ اند .
خداوندا! مرا از اين مجلس ، در اين ماه و در اين روز و در اين ساعت ، رستگار و كامياب و با دعاى اجابت شده و گناه آمرزيده و ايمن از آتش و آزادشده از دوزخ ـ چنان آزادى اى كه پس از آن هرگز نه بردگى اى باشد و نه بيمى ـ برگردان ، اى پروردگار همه صاحبان!
خداوندا! از تو مى خواهم در آنچه خواسته اى و اراده كرده اى و مقدّر نموده اى و حتمى ساخته اى و شدنى قرار داده اى ، چنين مقرّر دارى كه عمرم را طولانى ، اَجَلم را با تأخير گردانى؛ ناتوانى ام را قوّت ، و فقرم را بى نيازى بخشى؛ فقر مرا جبران كنى؛ بر بينوايى ام ترحّم نمايى؛ خوارى ام را عزّت بخشى؛ پستى ام را رفعت دهى؛ عائله ام را بى نياز گردانى؛ وحشتم را ايمن سازى؛ كمىِ مرا بيش كنى؛ روزىِ مرا با عافيت و آسانى و فروتنى ، سرشار سازى؛ آنچه را از كار دنيا و آخرتم مرا اندوهگين ساخته ، كفايتم كنى؛ مرا به خودم وا مگذارى تا نسبت به خودم ناتوان شوم و به مردم وا مگذارى كه طردم كنند؛ در دين و بدن وجسد و روحم و فرزندان و خانواده و دوستان و برادرانم و همسايگان باايمانم و زنان و مردان مسلمان و مؤمن (زندگان و مردگان از آنان) ، عافيت دهى؛ و بر من تا زنده ام ، نعمت ايمنى و ايمان عطا كنى.
همانا تو سرپرست ، مولا ، تكيه گاه و سَرور من و سرچشمه درخواست و جايگاه شِكوه و نهايت اشتياق منى. پس ـ سرور و مولاى من ـ مرا در اميدم مأيوس مساز و طمع و اميدم را تباه مكن!
به درگاه تو روى آورده ام ، به [ واسطه] محمّد و خاندان محمّد ، و آنان را پيش خود روى خودم و جلوى نياز و تقاضا و خواهش و درخواستم قرار داده ام. پس ، مرا به حقّ آنان در دنيا و آخرت ، آبرومند و از مقرّبان قرار بده! تو شناخت آنان را بر من منّت نهاده اى؛ پس ، سعادت مرا با آنان به پايان برسان! همانا تو بر هر چيز توانايى».
افزوده اى در اين دعا:
«با آنان [خاندان رسالت] بر من منّت نهاده اى. پس ، كار مرا با سعادت ، ايمنى ، تن درستى ، ايمان ، آمرزش ، رضوان ، كاميابى و نگهدارى ، به آخر برسان!
خداوندا! تو اميد ما براى هر نيازى. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را عافيت بده ، و هيچ يك از آفريدگانت را كه طاقتش را نداريم ، بر ما مسلّط مكن و هر كار دنيا و آخرتمان را كفايت كن. اى صاحب شُكوه و بزگوارى! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت آور و بر محمّد و خاندان محمّد سلام بفرست ، مثل برترين صلوات و بركت و رحمت و سلام و اِنعامى كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم داشته اى! همانا تو ستوده باشُكوهى».

1.اين دعا در برخى منابع ، «پس از نماز عيد» وارد شده است ؛ ليكن در الإقبال ، «پس از نماز صبح» آمده و ظاهرا بايد سخن الإقبال را مقدّم داشت ، آن گونه كه علاّمه مجلسى در بحار الأنوار انجام داده و گفته است: «شيخ كفعمى و ديگران ، اين دعا را پس از نماز عيد با اندكى تغيير آورده اند. من آنچه را در الإقبال بود ، به خاطر مستند بودنش برگزيدم. ابن برّاج در المهذّب گفته است: چون پس از نماز صبح روز عيد شود ، مستحب است انسان اين دعا را بخواند و بگويد: ... . سپس دعا را طبق آنچه در المصباح و منابع ديگر است ، آورده است. هر كه مى خواهد ، به آن جا رجوع كند» (ر . ك : بحار الأنوار : ۹۱ / ۵). گويم: دعا را در المقنعة و المهذّب هم يافتم. در اين دو كتاب ، تصريح شده كه آن ، پس از نماز صبح روز فطر است. پس قرار دادن آن پس از نماز عيد (كه شيخ در دو كتابش انجام داده و كفعمى هم از او پيروى كرده است ،) وجهى ندارد (ر . ك : به منابع دعا كه ذكر كرده ايم).

صفحه از 105