اشک ریختن (بکاء) - صفحه 157

7 / 7

گريستن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله

۲۵۰.امام على عليه السلام :[پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ] بى آن كه گناهى كرده باشد ، از ترس خداوند عز و جل چندان مى گريست كه نمازگاهش تر مى شد .

۲۵۱.امام على عليه السلامـ در شب بدر ـ :ديدم همه خوابيده بودند به استثناى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه زير درختى نماز مى خواند و مى گريست تا آن كه صبح شد .

۲۵۲.امام على عليه السلامـ در وصف نماز پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ :آن قدر مى گريست كه از هوش مى رفت . به ايشان گفته : اى پيامبر خدا ! مگر نه اين است كه خداوند عز و جلگناهان گذشته و آينده شما را بخشيده است ؟
فرمود : «چرا ؛ امّا آيا بنده اى سپاس گزار نباشم؟!» .

۲۵۳.صحيح ابن حبّانـ به نقل از عطا ـ :من و عُبيد بن عُمير به خانه عايشه رفتيم... . ابن عمير گفت : شگفت ترين چيزى را كه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ديده اى ، براى ما بگو .
عايشه سكوتى كرد و سپس گفت : شبى از شب ها به من فرمود : «اى عايشه ! بگذار كه من امشب براى پروردگارم عبادت كنم» .
من گفتم : به خدا سوگند ، هم در كنار تو بودن را دوست دارم و هم آنچه را كه تو را شاد مى سازد .
پس پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و وضو ساخت و به نماز ايستاد و بى وقفه مى گريست و اشك مى ريخت تا جايى كه دامنش را از اشك، تر كرد . ايشان باز گريست و مُدام اشك ريخت ، چندان كه محاسنش تر شد ، و باز گريست و اشك ريخت و ريخت ، تا اين كه زمين را [از اشكش] تر كرد .
در اين هنگام ، بلال براى اعلام وقت نماز به ايشان آمد . چون پيامبر صلى الله عليه و آله را در
حال گريستن ديد ، گفت : اى پيامبر خدا ! چرا گريه مى كنيد ؟ شما كه خداوند ، گناهان گذشته و آينده تان را آمرزيده است ؟ و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «پس آيا بنده اى سپاس گزار نباشم ؟ امشب آياتى بر من نازل شد . واى بر كسى كه آنها را بخواند و در آنها نينديشد : «همانا در آفرينش آسمان ها و زمين» تا آخر ۱ » .

1.مقصود، آيات ۱۹۰ تا ۱۹۵ از سوره آل عمران است.

صفحه از 262