اشک ریختن (بکاء) - صفحه 173

7 / 10

گريستن امام حسن عليه السلام

۲۷۰.امام زين العابدين عليه السلام :حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام ... هر گاه از مرگ ياد مى كرد ، مى گريست ، هر گاه از قبر ياد مى كرد ، مى گريست ، هر گاه از رستاخيز و قيامت ياد مى كرد ، مى گريست ، هر گاه از گذشتن بر صراط ياد مى كرد ، مى گريست ، و هر گاه از ايستادن در پيشگاه خداوند متعال ياد مى كرد ، يكباره شيونى مى زد و از هوش مى رفت .

7 / 11

گريستن امام حسين عليه السلام

۲۷۱.ربيع الأبرار :حسين بن على عليه السلام را ديدند كه خانه[ى خدا] را طواف مى كرد . سپس به مقام ۱ رفت و نماز خواند . آن گاه گونه اش را بر مقام گذاشت و شروع به گريستن كرد و مى گفت : «بنده ناچيز تو ، بر درگاه توست . گداى تو ، بر درگاه توست . بينواى تو ، بر درگاه توست» و بارها اين جملات را گفت و سپس باز گشت .

۲۷۲.البلد الأمينـ در بيان دعاى امام حسين عليه السلام در روز عرفه كه با عبارت «سپاس، خدايى را سِزاست كه مانعى در برابر اراده او نيست» آغاز مى شود و در توصيف حالات گريه ايشان در هنگام دعا ـ :سپس به دعا پرداخت و در خواستن كوشيد و در حالى كه از چشمانش قطره قطره اشك مى چكيد ، گفت : «بار خدايا ! مرا چنان گردان كه از تو بترسم ، آن گونه كه گويى تو را مى بينم ، و مرا به تقوايت سعادتمند گردان ، و با نافرمانى ات ، در شقاوتم مينداز ...» .
بشر و بشير گفتند : ايشان سپس نگاهش را به سوى آسمان برداشت و در حالى
كه از چشمانش ، چون مَشك ، اشك مى ريخت ، با صداى بلند فرمود : «اى شنواترينِ شنوندگان ! اى بيناترينِ بينندگان ! اى سريع ترينِ حسابگران ! اى مهربان ترينِ مهربانان! بر محمّد و خاندان محمّد ، اين مهتران پربركت ، درود فرست ، و از تو ـ اى خداوند ـ حاجتم را درخواست مى كنم ؛ حاجتى كه اگر آن را به من عطا كنى ، هر آن چيز ديگر كه از من منع كنى ، زيانم نمى رساند ، و اگر آن را به من ندهى ، هر چه به من دهى ، سودم نمى رساند . آزادى ام از آتش را از تو درخواست مى كنم . معبودى جز تو نيست . يگانه اى و شريكى ندارى . پادشاهى ، از آنِ تو و ستايش ، ويژه توست و تو بر هر چيز ، توانايى ، يا رب ، يا رب!» .
بشر و بشير گفتند : ايشان پس از اين دعا ، بسيار «يا رب يا رب» گفت ، و تمام كسانى كه پيرامون ايشان و شاهد اين صحنه بودند ، از دعا كردن براى خود ، دست كشيدند ، و به ايشان گوش مى دادند و به دعايش آمين مى گفتند و به همين دعا براى خويشتن بسنده كردند . سپس با گريه ايشان ، صداهاى آنان به گريه بلند شد ، و خورشيد ، غروب كرد و امام عليه السلام كوچيد و مردم با او كوچيدند .

1.مقام (قدمگاه) ابراهيم عليه السلام : سنگى است كه ردّ پاى او بر آن باقى مانْد . به محلّ سنگ نيز مقام مى گويند .

صفحه از 262