101
تفسير نورٌ علي نور ج1

97. «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللّهِ ...»

روض الجنان: قَوْلُهُ تَعالى: «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ» ، عبداللهِ عبّاس گفت، سبب نزول آيت آن بود كه: حبرى از اَحْبار جهودان نام او عبداللهِ صوريا بيامد و با رسول عليه‏السلام مناظره كرد و او را از چند مسأله پرسيد، چون جواب بيافت و حجّت بر او متوجّه شد، گفت: كدام فريشته به تو مى‏آيد از آسمان؟ رسول عليه‏السلام گفت: آن فريشته كه به جمله پيغامبران آمدى، جبريل. پسر صوريا گفت: او دشمن ماست، اگر به جاى او ميكايل بودى ما ايمان آوردمانى. ۱
139. علامه شعرانى: سخن خاصّ مردى يا جماعتى است نه از اعتقادات ضرورى يهود كه همه بدان معتقد باشند، مانند آنكه جماعتى از مسلمانان زينت كردن و طعام
نيكو خوردن را حرام مى‏دانستند و خدا فرموده: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ» . ۲

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۶۳.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۶۰. اعراف (۷): ۳۲.


تفسير نورٌ علي نور ج1
100

88 . «وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً ما يُؤمِنُونَ»

روض الجنان: «وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ» ؛ گفتند، يعنى جهودان كه: دلهاى ما غُلْف است. جمله قُرّاء به سكونِ «لام» خواندند مگر ابن مُحَيْصِنْ كه او در شاذّ خواند:
غُلُف، به ضمّ «لام». ۱
137. علامه شعرانى: ابن مُحَيصِن از قرّاء مكه است و قرائت او از قرائتهاى شاذّه است. ۲
روض الجنان: «بَلْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ» ، ... يعنى خداى تعالى ايشان را براناد و دور كناد از رحمت. و لفظ خبر است، شايد كه معنى دعا بود و شايد كه خبر بود، و «دعا عليهم» بهتر است. ۳
138. علامه شعرانى: يعنى نفرين باشد بهتر است. و به نظر ما در اين آيه چون «فَقَلِيلاً ما يُؤمِنُونَ» خبر است و تفريع بر لعنت شده، پس لعنت هم خبر باشد بهتر است از آنكه نفرين باشد. ۴

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۵۲ .

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۵۳.

3.روض الجنان، ج ۲، ص ۵۳ .

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۵۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65248
صفحه از 724
پرینت  ارسال به