پژوهش در عقايد - صفحه 14

نيست ؛ بلكه مانند ابراهيمِ پيامبر است.
از امام على عليه السلام درباره نادانى كه مدّعى علم نيست ، روايتى نقل شده كه به جهت بودن نكته اى لطيف در مضمونش ، دقّت نظر مى طلبد. روايت ، چنين است :
لَو أنَّ العِبادَ حينَ جَهِلوا وَقَفُوا لَم يَكفُروا ولَم يَضِلّوا.۱بندگان اگر آن گاه كه نادان اند ، توقّف كنند ، كافر و گم راه نمى گردند.
نكته قابل اهتمام در اين حديث ، اين است كه خوددارى جاهلان از اظهار نظر درباره حقايق ناشناخته ، نه تنها باعث مى شود كه از بيمارى «كفر» در امان باشند ، بلكه مانع گم راهى آنان نيز خواهد شد ؛ يعنى نادان ، با توقّف (خوددارى از اظهار نظر) ، به تدريج ، به سوى تحقيق و پژوهش جذب مى شود و اگر بر اين تحقيق ، ثابت بماند و هدفش دستيابى به حقيقت باشد ، به راستى در عرصه اصول عقايد از گم راهى رهايى مى يابد و با دست هاى غيبى و الهى به حقيقت مى رسد.
به سخن ديگر ، گويا امام عليه السلام مى خواهد بفرمايد : ريشه گم راهى در عقايد ، آراى جاهلان غير متخصّص است و اگر اين جاهلان ، از اظهار نظرْ خوددارى ورزند ، ريشه هاى كفر و گم راهى ، از جامعه بشرى ريشه كن مى شود.

نادانِ كافر

كافر اگر حقيقت را مى شناسد ، ديگر نادان نيست ، و نادان اگر جهل خود را پنهان نكند ، هرگز كافر نيست. پس اگر نادان نادانى اش را پنهان كند ، در او نادانى و كفر ، جمع شده است. از اين رو ، جاهلِ كافر ، كسى است كه درباره آنچه

1.غرر الحكم : ح ۷۵۸۲ .

صفحه از 16