تحليلى درباره جبر و تفويض و امر بين الأمرين - صفحه 2

براى روشن شدن اين مسئله ، اين موضوع را در سه بخشِ «نظريّه جبر» ، «نظريّه تفويض» و «نظريّه نه جبر و نه تفويض» مورد بررسى قرار مى دهيم .

يك . نظريّه جبر

جبر ، در مقابل اختيار و آزادى است . انسان مجبور، انسانى است كه قدرت و اختيار و آزادى ندارد . انسان در مورد عملى خاص ، وقتى قادر و مختار است كه توانايى اراده و انجام دادن آن عمل و نيز توانايى ترك اراده و انجام ندادن آن عمل را داشته باشد. علّامه حلّى در تعريف قدرت مى گويد :
القدرة صفة تقتضي صحّة الفعل من الفاعل لا إيجابه ؛ فإنّ القادر هو الّذي يصحّ منه الفعل والترك معا . ۱
قدرت ، صفتى است كه امكان صدور فعل از فاعل را به همراه دارد و نه لزوما تحقّق فعل را؛ چرا كه قادر، كسى است كه امكان انجام دادن يا انجام ندادن كار (هر دو) را با هم داشته باشد .
بنابر اين انسان مجبور كسى است كه همچنين قدرت و اختيار نداشته باشد براى نمونه ، اگر دست و پاى كسى را ببندند و به زور در حلق او شراب بريزند، هر چند اين شخص ، خوردن شراب را انجام مى دهد، امّا در انجام دادن اين كار ، مختار نيست ؛ چرا كه نمى توانسته آن را ترك كند .
طرفداران نظريّه جبر ، معتقدند كه انسان در هيچ عملى اختيار ندارد و آزاد نيست ؛ يعنى هيچ عملى را نمى توان يافت كه فعل و ترك آن براى انسان ممكن باشد .

طرفداران «نظريّه جبر» در علوم مختلف

نظريّه جبر ، در علوم مختلف طرفدارانى دارد و در هر علم ، منشأ خاصّى براى آن

1.كشف المراد : ص ۲۴۸ .

صفحه از 15