تحليلى درباره جبر و تفويض و امر بين الأمرين - صفحه 9

زندگى را انتخاب مى كنند و به عكس ، شمارى از كسانى كه در خانواده هاى شايسته ، پرورش يافته اند و محيط زندگى آنان سالم است، راه فساد و تباهى را بر مى گزينند .
علّيت فلسفى نيز چيزى جز مجموعه عوامل مؤثّر بر افعال انسان نيست كه هيچ گاه موجب سلب اراده از انسان نمى گردد و به تعبير ديگر ، علّيت فلسفى در مورد افعال انسان ، هيچ گاه تحقّق نمى يابد .

2 . جايز نبودن اِسناد «كار قبيح» و «ظلم» به خدا

دليل ديگر بطلان نظريّه جبر ، اين است كه لازمه اين نظريّه ، اِسناد دادن كارهاى قبيح به خدا و ظالم دانستن خداست . اگر فاعلِ همه افعال ، از جمله كارهاى قبيح انسان را خدا بدانيم، اين كارها به خدا منتسب خواهند شد. از سوى ديگر ، مجبور كردن انسان ها به گناه و مجازات آنها به خاطر انجام دادن گناه ، ظلمى آشكار است . اين ، در حالى است كه عقلاً محال است كه خداوند ، مرتكب ظلم و كارهاى قبيح گردد .
به جهت همين ارتباطِ ميان نظريّه جبر و عدل خداوند است كه متكلّمان اماميّه ، بحث جبر و اختيار را در ذيل بحث عدل خداوند و يا افعال خداوند ، مطرح مى كنند و با ردّ نظريّه جبر ، ظلم و كارهاى قبيح را از خداوند ، نفى مى نمايند . 1
قرآن كريم تصريح مى فرمايد كه هر انسانى به مقتضاى دستاوردهاى خود ، پاداش مى بيند و در نزد خداوند ، هيچ كس مورد ستم قرار نمى گيرد :
«مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَا مِثْلَهَا وَهُم

1.ر.ك : كشف المراد : ص ۳۰۸ .

صفحه از 15