توضیحی در مورد عدل خداوند - صفحه 12

عقل ، ظلم باشد . مثلاً براى خدا قبيح نيست كه بر بندگان ، تكاليفى كند كه از توان آنان خارج است و يا مانعى ندارد كه همه انبيا و خوبان را به جهنّم ببرد و همه مخالفان آنها را به بهشت روانه سازد .
البتّه اگر حُسن و قُبح را ذاتى بدانيم و عقل ، قادر به تشخيص آنها باشد ، خداوند متعال ، كارى را كه عقلْ قبيح مى داند (مانند : تكليف به كارى خارج از توان و يا مجبور كردن مردم به گناه و مجازات كردن آنها به خاطر آن گناه) ، انجام نمى دهد و اين استدلال كه جهان ، ملك خداست و او مى تواند هر گونه كه بخواهد ، در آن تصرّف كند، قُبح اين گونه كارها را از بين نمى برد .
گفتنى است كه به عقيده ما، نظريّه اشاعره درباره عدل خداوند ، بيش از آن كه مبناى دينى و كلامى داشته باشد، مبناى سياسى دارد، كه توضيح اين مطلب ، در آينده خواهد آمد . ۱

هشت . عدل خداوند از نگاه فلاسفه

فلاسفه، با اين كه منكِر حسن و قبح عقلى نيستند ، معتقدند كه عقل نمى تواند ملاك ارزشيابى افعال خداوند متعال باشد . استاد بزرگوار ، شهيد مرتضى مطهّرى ، در اين باره مى گويد :
حكماى الهى ، منكِر حسن و قبح عقلى نيستند و نظر اشاعره را مردود مى شمارند ؛ امّا محدوده اين مفاهيم را حوزه زندگى بشرى مى دانند و بس. از نظر حكماى الهى ، مفاهيم «حسن» و «قبح» در ساحت كبريايى ، به عنوان مقياس و معيار ، راه ندارند و افعال ذات بارى را با اين معيارها و مقياس ها ـ كه صد در صد بشرى است ـ نمى توان تفسير كرد. از نظر حكما خداوند ، عادل

1.ر . ك : ص ۱۰۰ (اهمّيت سياسى ـ اجتماعى) .

صفحه از 16