پژوهشى درباره حديث ثقلين و دلالت آن بر استمرار امامت اهل بيت(ع) - صفحه 29

بررسى سند اين گزارش

الف ـ مهم ترين مصدرِ «كِتابَ اللّهِ و سُنَّةَ نَبِيِّهِ» ، موطّأ مالك است كه اين روايت را به گونه مُرسَل نقل كرده است . با توجّه به اين كه هيچ يك از اصحاب صحاح ششگانه ، آن را نقل نكرده اند و منابعى مانند : صحيح مسلم ، سنن الترمذى ، سنن النسائى ، سنن الدارمى و مسند ابن حنبل ، عبارت «كِتابَ اللّهِ و عِترَتى» را گزارش كرده اند ، آنچه در موطّأ آمده ، از اعتبار لازم برخوردار نيست .
ب ـ حاكم نيشابورى ، روايت پيش گفته را از دو طريق ، نقل كرده كه هر دو ، شامل برخى راويانِ «ضعيف» اند . صالح بن موسى طلحى و اسماعيل بن ابى اويس ، جزو گزارشگران اين متن هستند كه از طرف رجاليان اهل سنّت ، به شدّت ، تضعيف شده و مورد انكار قرار گرفته اند .
درباره صالح بن موسى ، الفاظ : «ضعيف الحديث (احاديث جدّا ضعيف نقل مى كند)» ، «متروك الحديث (احاديث مطرود نقل مى كند)» ، «يَروى المَناكير (احاديث قبيح نقل مى كند)» و ... آمده است . ۱ علاوه بر اين ، او جزو رجال بخارى و مُسلِم نيست و حديث او ، به اشتباه ، در كتاب المستدرك على الصحيحين آمده است .
اسماعيل بن ابى اويس نيز ، اگرچه از رجال مُسلِم است ، ولى تضعيفات بسيار و شديدى دارد . درباره او گفته اند : «مُخلِّط (پريشان حال)» ، «كذّاب (دروغزن)» ، «ليس بشى ء (بى ارزش)» ، «كانَ يَضَعُ الحديث (حديث ، جعل مى كرده است)» ، «يسرق الحديث (حديث مى دزدد)» و ... . همچنين از قول او آورده اند :
هنگامى كه ميان اهل مدينه درباره چيزى اختلاف مى شد ، من برايشان

1.. ر . ك : تهذيب التهذيب : ج ۲ ص ۵۳۵ .

صفحه از 31