بیعت - صفحه 11

به سخن ديگر ، در صورتى كه مردم، ولايت و رهبرى پيامبر صلى الله عليه و آله و يا امام معصوم را بپذيرند ، تأمين حقوق مادّى و معنوى آنان در نظام سياسى حاكم ، توسّط خداوند متعال، تضمين شده و بدين جهت، ولايت آنان نيازى به بيعت مردم ندارد . بنا بر اين در عصر حضور معصوم ، نقش بيعت ، تنها اداى يك واجب شرعى از سوى مردم در جهت ايجاد توان اجرايى براى رهبران الهى است و نقشى در ثبوت ولايت واقعى آنها ندارد .

نقش بيعت در عصر غيبت

بيعت در عصر غيبت امام معصوم ، همانند عصر حضور ، و بلكه بيش از آن ، در تأسيس و يا تداوم حكومت دينى و اقامه ارزش هاى الهى نقش دارد ، زيرا بر پايه مبانى فقهى ولايت فقيه ، در عصر غيبت ، حقّ حاكميت معصومان به فقهاى واجد شرايط ، منتقل گرديده است . چيزى كه هست ، شمارى از فقها ، واجدين شرايط ولايت را منصوب امام معصوم ، مى دانند ؛ ولى برخى ديگر معتقدند كه انتخاب مردم نيز در مشروعيت ولايت فقيه دخالت دارد .
به سخن ديگر ، يك مبنا در ولايت فقيه اين است كه فقهاى واجد شرايط ثبوتا ولايت دارند ؛ ولى در مرحله اثبات ، بيعت مردم ضرورى است ، و مبناى ديگر ، اين است كه ولايت فقيه ثبوتا و اثباتا نياز به رأى مردم دارد . بنابراين ، در هر دو صورت و بر هر دو مبنا ، فعليت ولايت فقيه ، بدون رأى مردم و مقبوليّت عامّه ؛ تحقق و دوام نخواهد يافت ، و از اين رو ، تأسيس و تداوم حكومت دينى در عصر غيبت، همانند عصر حضور، بدون بيعت ، امكان پذير نيست .
بر اين اساس ، فقيهان واجد شرايط رهبرى، پيش از بيعت مردم و يا نمايندگان آنها ، بر مردم ، ولايت فعلى ندارند و احكامشان نافذ نيست و پس از بيعت ، بر همه مردم (حتّى فقهاى واجد شرايط رهبرى) ، ولايت پيدا مى كنند و سرپيچى از احكام ولايى آنها، جايز نيست .

صفحه از 14