آسیب شناسی عزاداری امام حسین علیه السلام - صفحه 19

هاشمى . اژدهايى هستى كه در كمين نشسته و مار سهمگينى كه مخفى و آماده حمله است . تو عزّت مايى . وقتى چهره ها از خوارى سرافكنده مى شوند، تو مايه وحدت و كثرتِ مايى ، هنگام كمى ها ، تا آخر .
اين خبر مسجّع مقفّى كه از شنيدنش ، نفْس محظوظ مى شود ؛ ولكن، صد حيف كه اصل ندارد و در اصل شريف ثقه جليل ، عاصم بن حميد ، [كه] خبر عمرو و آمدن جراح را دارد ، ابدا از اين كلمات ، در آن، چيزى يافت نمى شود . 1 و همچنين، ابو الفرج در مقاتل الطالبييّن ، 2 معالجه اثير بن عمر را ذكر كرده ، بدون اين شرح و حواشى . 3

2 . آب آوردن ابو الفضل عليه السلام براى سيّد الشهدا عليه السلام در كودكى!

نمونه ديگرى از دروغ گفتن در مرثيه سرايى ، داستانى است كه محدّث نورى، آن را در كتاب خود در بيان نمونه اى ديگر از دروغ پردازى، آورده است و شهيد مطهّرى نيز گفته كه آن را مكرّر شنيده است . آن داستان ساختگى ، اين است :
روزى امير المؤمنين عليه السلام در بالاى منبر ، خطبه مى خوانْد . حضرت سيّد الشهدا عليه السلام تشنه شد ، آب خواست . حضرت به قنبر امر فرمود : «آب بياور!» . عبّاس عليه السلام در آن وقت ، طفل بود . چون شنيد تشنگى برادر را ، دويد نزد مادر و آب براى برادر گرفت در جامى ، و آن را بر سر گذاشت و آب، از اطراف [جام ]مى ريخت . به همين قِسم ، وارد مسجد [شد] . چشم پدر بر او افتاد . گريست و فرمود : «امروز ، چنين و روز عاشورا، چنان» و قدرى از مصائب او ذكر نمود . الخ . ۴
محدّث نورى ، پس از اشاره به اين داستانِ دروغ ، در تبيين مجعول بودن آن،

1.ر.ك:الاُصول الستّة عشر : ص ۱۷۸ ح ۱۴۰ (اصل عاصم بن حميد) .

2.ر.ك: مقاتل الطالبيّين : ص ۵۱ .

3.لؤلؤ و مرجان : ص ۲۶۰ .

4.همان : ص ۲۹۹ .

صفحه از 35