سخن علّامه امینی در باره ولایت عهدی یزید - صفحه 38

جامعه را برقرار نگه دارم ، به گونه اى كه چشم ، بيدار گردد و كار ، ستوده شود . قصد من از ولايت عهدى يزيد ، اين است . شما دو نفر هم ، از فضيلت خويشاوندى [با پيامبر صلى الله عليه و آله ] و دانشمندى و مردانگى برخورداريد . و من اين توان را ، طىّ گفتگوها و برخوردهايى كه با يزيد داشته ام ، در او نيز يافته ام ، به همان اندازه كه نظيرش را در شما دو نفر و نه ديگران ، يافته ام . تازه او سنّت شناس و قرآن دان هم هست و چنان بردبارى اى دارد كه سنگ سخت را نرم مى گردانَد .
شما مى دانيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله كه معصوم و كارش به صواب بود ، در نبرد سَلاسِل ، مردى (عمرو بن عاص) را بر ابو بكر صدّيق و عمر فاروق و ديگر اصحاب بزرگ و مهاجران ، مقدّم داشت و فرماندهى داد كه از هيچ لحاظ ، هم شأن آنان نبود ؛ نه از لحاظ خويشاوندىِ نزديك ، و نه از حيث سابقه و روش گذشته اش ، و آن مرد ، بر آنان فرماندهى كرد و در نماز جماعت ، پيشْ نمازشان گشت و غنائم را نگهدارى و سرپرستى نمود ، و چون دستور مى داد و اظهار نظر مى كرد ، هيچ كس ، چون و چرا نمى نمود . پيامبر خدا ، سرمشق نيكوى ماست . بنا بر اين ، اى بنى عبد المطّلب! من و شما ، مصالح مشتركى داريم . من اميدوارم كه در اين جلسه ، سخن به انصاف بگوييد ؛ زيرا هيچ گوينده اى نيست ، مگر اين كه گفته شما را بااهمّيت مى شمارد . بنا بر اين ، در پاسخم چنان با نرمى و آشتى سخن بگوييد كه بصيرت در سخن عتاب آلودتان ، ستوده شود . از خدا براى خويش و براى شما آمرزش مى طلبم .

گفتار امام حسين عليه السلام

ابن عبّاس ، خود را آماده سخن گفتن كرد و دست خويش را براى آغاز سخن ، بالا برد ؛ ليكن حسين عليه السلام به او اشاره كرد و فرمود :
على رِسلِكَ ! فأنا المُرادُ ونَصيبى فى التُّهمَة أوفَرُ .

صفحه از 58