تحلیلی در باره متفرّدات منابع متأخّر در مورد تاریخ عاشورا - صفحه 3

نكته قابل توجّه

ممكن است در دفاع از گزارش هاى منابع سده هاى اخير ، گفته شود : نبودن اين گزارش ها در منابع اصلىِ فعلى ، دليل مستند نبودن آنها نيست ؛ زيرا ممكن است تهيّه كنندگان آنها به منابعى دسترس داشته اند كه نزد آنها معتبر بوده ؛ امّا به دست ما نرسيده است .
پاسخ اين سخن ، اين است كه : اوّلاً ، هيچ يك از نويسندگان كتاب هاى ضعيف مشهور ، ادّعا نكرده اند كه به نسخه اى معتبر دسترس داشته اند كه ديگران از آن بى بهره بوده اند و معمولاً گزارش هاى آنان ، مستند نيست ، وگاه گزارش هاى خود را مستند به كتاب هايى نظيرِ خود كرده اند (كه بعضا همين استنادها هم نادرست است) . ۱
ثانيا ، اين گونه كتاب ها، در پاره اى از موارد ، گزارش هاى خود را به منابع معتبر ، مستند مى كنند ؛ امّا با مراجعه به منابع ياد شده ، مشخّص مى شود كه استناد آنها اشتباه است . ۲

1.مانند ماجراى ترك صحنه كربلا توسّط برخى ياران امام عليه السلام در شب عاشورا كه الدمعة الساكبة (ج ۴ ص ۲۷۱) از كتاب نور العين نقل مى كند ؛ ولى در اين كتاب ، يافت نشد و يا به احتضار افتادن امام عليه السلام هنگام ميدان رفتن على اكبر كه معالى السبطين (ج ۱ ص ۲۵۴) از شيخ جعفر شوشترى نقل مى كند كه در كتاب هاى وى ، يافت نشد و يا سه شعبه بودن تيرى كه به على اصغر اصابت كرد كه تذكرة الشهداء (ص ۲۱۸) از مقتل منسوب به ابو مخنف نقل مى كند و در آن پيدا نشد .

2.مانند ماجراى هلال بن نافِع در شب عاشورا ، كه كتاب الدمعة الساكبة (ج ۴ ص ۲۷۲) به شيخ مفيد رحمه الله نسبت مى دهد ؛ ولى در هيچ يك از كتاب هاى مفيد و غير او از قدما ، چنين مطلبى نيامده است .

صفحه از 15