پژوهشى در باره ضرب قرآن به قرآن - صفحه ۶

مؤمنان عليه السلام به ابن عباس در پرهيز از احتجاج به قرآن با خوارج ،۱ مى‌توان گفت كه مراد از ضرب اين است كه در مناظره و مجادله هر يك از طرفين براى تأييد نظر خويش به آيه‌اى از قرآن استدلال كند و در صدد رد و ابطال نظر طرف مقابل باشد و در واقع بدين‌سان هر يك با استدلال به آيه‌اى ، به تكذيب آيه‌اى مى‌پردازد كه رقيب به آن استدلال كرده است.
اين حديث از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نيز تأييدكننده اين نظريه است:
لا تُجادِلوا بِالقُرآنِ وَ لا تَكذِبوا كِتابَ اللَّهِ بَعضَهُ بِبَعضٍ فَوَاللَّهِ إِنّ‌َّ المُؤمِنَ لَيُجادِلَ بِالقُرآنِ فَيَغلِبُ وَ إِنَّ المُنافِقَ لَيُجادِلَ بِالقُرآنِ فَيَغلِبُ .۲
با قرآن، با يكديگر مجادله نكنيد و پاره‌اى از كتاب خدا را با پاره ديگرش تكذيب نكنيد . به خدا سوگند كه همانا مؤمن به وسيله قرآن مجادله مى‌كند و پيروز مى‌شود و منافق نيز به وسيله قرآن مجادله مى‌كند و پيروز مى‌شود.

جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى‌

با دقت در آراى مطرح شده و روايات موجود در باره ضرب قرآن به قرآن ، مى‌توان به اين نتايج دست يافت:
۱. با نگاه به مجموعه روايات ، به وضوح روشن مى‌شود كه تعبير روايى «ضرب القرآن بالقرآن» به مفهوم تكذيب قرآن به قرآن است؛ چنان‌كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله ضرب قرآن به قرآن را در برابر تصديق قرآن با قرآن به كار برده است و در تبيين مفهوم ضرب قرآن به قرآن مى‌فرمايد: «ولا تَكذِبوا بَعضَه بِبَعضٍ» و اگر در برخى روايات ، از جمله روايت امام باقر عليه السلام به طور مطلق و بدون تبيين مفهوم آن ، از ضرب قرآن نهى شده، از اين روست كه مفهوم ضرب قرآن به قرآن در آن دوره روشن بوده

۱.بحار الأنوار : ج‌۲ ص‌۲۴۵ ؛ نهج البلاغة : نامه ۷۷ .

۲.مسند الشاميين : ج‌۲ ص‌۷۴ ؛ كنز العمّال : ج‌۱ ص‌۶۱۹.

صفحه از ۹