آفرينش انسان - صفحه 2

باب چهارم : آفرينش انسان

4 / 1

آدم ، ابو البشر

۵۳۲۰.امام على عليه السلامـ در توصيف آفرينش آدم عليه السلام ـ: آن گاه ، خداى عز و جل ، از قسمت هاى درشت و نرم و شيرين و شور زمين ، خاكى را گِرد آورد و بر آن آب ريخت تا خالص شد و با رطوبت آميخت تا چسبناك گرديد و از آن ، صورتى سرشت داراى انحنا ، كشيدگى ، بند و پيوند و مَفاصلْ ، و آن را خشك كرد تا خود را گرفت ، و محكمش كرد تا چون سفال گرديد ، تا هنگامى مشخّص و زمانى معلوم .
آن گاه ، از روح خود در آن دميد . سپس آن را در شكل انسانى درآورد ، داراى ذهنى كه جولان دهد ، و فكرى كه با آن تصرّف كند ، و اندام هايى كه به كارشان گيرد ، و ابزارى كه به حركتش درآورد ، و شناختى كه با آن ، بين حق و باطل ، چشيدنى ها ، بوييدنى ها ، رنگ ها و اجناسْ فرق بگذارد ، و آن انسان را به سرشت رنگ هاى گوناگون ، و همگونى هاى هم آهنگ ، ضدهاى برابر هم ، و طبيعت هاى مخالف يكديگر ، از قبيل : گرمى و سردى ، و ترى و خشكى ، عجين كرد .
سپس خداى سبحان ، از فرشتگان خواست تا امانتى را كه نزد آنان است ، ادا كنند ، و پيمانى را كه به آنان سفارش كرده بود ، به جاى آورند ، كه به سجده بر او تن دهند و در بزرگداشتش فروتن باشند . پس فرمود : «بر آدم ، سجده كنيد . پس جز ابليس ، [ همه] به سجده درافتادند» .
ابليس را تعصّب فرا گرفت ، و تيره بختى بر وى غلبه كرد و آفرينش خود را از آتش ، مايه عزّت پنداشت و آفريده از خاك را خوار شمرد . خداوند ، مهلتى به او داد تا براى خشمش استحقاق پيدا كند ، و گرفتارى اش كامل گردد ، و وعده اى كه داده بود ، انجام شود و فرمود : «تو از مهلت يافتگانى تا روز [ و ]وقت معلوم» .
آن گاه ، خداوند عز و جل ، آدم عليه السلام را در سرايى سرشار از آسايش و نعمت جاى داد و جايگاه او را در آن ، ايمن گردانيد ، و از ابليس و دشمنى او برحذرش داشت .
دشمن آدم عليه السلام بر او به خاطر اقامتگاه و همراهى نيكان ، حسد ورزيد و او را فريب داد ، و او يقين را به دو دلى ، و استوارى را به سستى فروخت ، و سپس شادمانى را با ترس ، و فريب خوردن از ابليس را با پشيمانى جايگزين كرد .
آن گاه ، خداوند سبحان ، راه توبه را براى او هموار ساخت ، و كلمه رحمت را به او القا كرد ، و بازگشت به بهشت خود را به او وعده داد ، و او را به سراى گرفتارى و محلّ زاد و ولد فرزند ، فرو فرستاد .

صفحه از 6