ذکر - صفحه 5

امام صادق عليه السلام سپس اين آيه را تلاوت كرد : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خدا را ياد كنيد ، يادكردى بسيار ، و هر بام و شام ، او را تسبيح گوييد» و فرمود : خداوند عز و جلبراى آن ، حد و مرزى كه بِدان پايان پذيرد ، قرار نداد .
ج همچنين ج فرمود : پدرم بسيار ذكر مى گفت . من با ايشان راه مى رفتم و ايشان ، ذكر خدا مى گفت . با ايشان غذا مى خوردم و ايشان ، ذكر خدا مى گفت . گاه با مردم سخن مى گفت و در عين حال ، اين كار ، او را از ياد خدا باز نمى داشت . او را مى ديدم كه زبانش بر كامش چسبيده است و «لا إله إلّا اللّه » مى گويد . ما را جمع مى كرد و دستور مى داد ذكر بگوييم تا آن كه آفتاب ، طلوع مى كرد . به كسانى از ما كه قرآن خواندن بلد بودند ، دستور مى داد آن را قرائت كنند و به آنهايى كه قرائت بلد نبودند ، دستور مى داد ذكر بگويند .

معناى ذكر

حقيقت ذكر ، عبارت است از توجّه دل به آفريدگار جهان و احساس اين واقعيت كه جهان ، محضر خداست و انسان ، در حضور اوست ، و اين معنا تحقّق نمى يابد ، مگر با دو شرط : يكى معرفت حقيقى نسبت به خداوند متعال ، و ديگرى توجّه به او .
به بيان روشن تر ، تا انسان ، آفريدگار حقيقى جهان را نشناسد ، نمى تواند او را ياد كند . بنا بر اين ، كسانى كه چيزى غير از معبود حقيقى را عبادت مى كنند ، در واقع ، او را ياد نكرده اند ؛ بلكه پندار خود را ياد كرده اند :
«إِنْ هِىَ إِلَا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَـنٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَا الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَى الْأَنفُسُ . 1 اين جبتانج ، جز نام هايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نام گذارى كرده ايد،

1.نجم : آيه ۲۳ .

صفحه از 11