پژوهشى در باره نهى از بر زبان آوردن نام امام عصرعليه السّلام - صفحه 3

چهار. اشاره به همنامى امام عليه السلام با پيامبر صلى اللّه عليه وآله : احاديث بسيارى، تنها به همنامى امام مهدى عليه السلام با پيامبر صلى اللّه عليه وآله اشاره دارند؛ ولى نام ايشان را ذكر نكرده‏اند، با وجود آن كه امكان نام بردن از ايشان فراهم بوده است . اين احاديث از اكثر معصومان عليهم السلام صادر شده است و امام مهدى عليه السلام اين گونه معرّفى شده است : «اسمه اسمى».۱
پنج. نهى از اسم علم : برخى احاديث تصريح كرده‏اند كه اسم علم و اصلى ايشان نبايد ذكر شود؛ ولى در باره ساير اسم‏ها، لقب‏ها و كنيه‏هاى ايشان سخن نگفته‏اند . مثلاً وقتى از امام صادق عليه السلام سؤال مى‏شود كه «مهدى از نسل تو كيست؟» مى‏فرمايد:
الخامِسُ مِن وُلدِ السّابِعِ ، يَغيبُ عَنكُم شَخصُهُ ، وَ لا يَحِلُّ لَكُم تَسمِيَتُهُ .۲
پنجمين فرزند از نسل هفتمين امام، پيكرش ديده نمى‏شود و بردن نامش بر شما جايز نيست .
شش. ذكر نام امام : در مقابل تمام گروه‏هاى حديثى سابق، بسيارى از احاديث به نام شخصى ايشان تصريح كرده‏اند . اين گروه كه نسبتاً گسترده نيز هستند، بر خلاف احاديث پيشين اند و عملاً با آن معارضه دارند . البتّه در برخى از متون، نام امام مهدى عليه السلام را به صورت تقطيع شده (م ح م د) آورده‏اند كه محتمل است اين عمل توسّط راويان انجام شده باشد .۳

2. بررسى نكات موجود در احاديث و امكان جمع بين آنها

گروهى كه نهى از نام بردن از امام مهدى عليه السلام را مدّت‏دار كرده و آن را تا زمان ظهور استمرار بخشيده، با گروه‏هايى كه نام امام عليه السلام را ذكر كرده‏اند، معارضه دارند.
گروه سوم علّت نهى از نام بردن را خوف و تقيّه دانسته است؛ چرا كه بيان علّت، موجب تعميم و تخصيص حكم مى‏شود. بنا بر اين اگر حالت تقيّه نباشد و ضررى

1.ر.ك: ص‏۲۸۱ (همنام و هم‏كنيه پيامبرصلى الله عليه وآله) .

2.ر.ك: ص ۳۰۰ ح‏۳۹۳ .

3.ر.ك: ص ۲۸۸ (م ح م د) و ص ۳۰۵ (نكته) .

صفحه از 9