بحثى درباره احاديث «شناخت خدا از طريق خدا» - صفحه 4

تفسير اشاره دارند ، مانند :
إِنَّما عَرَّفَ اللّهُ ـ جَلَّ و عَزَّ ـ نَفسَهُ إِلى خَلقِهِ بِالكَلامِ وَالدَّلالاتِ عَلَيهِ وَالأَعلامِ .۱بى ترديد ، خداى عز و جل ، خود رابا سخن و دلالت و نشانه ها به مردم شناسانده است.

2. شناخت خدا از طريق تنزيه و تقديس

تنزيه و تقديس آفريدگار از مشابهت با آفريده ها ، دومين تفسير شناخت خدا به خداست ، پيش گام محدّثان ، شيخ كلينى قدس سره ، در تبيين اين تفسير مى گويد :
خداوند ، اشخاص و نورها و جواهر و اعيان را آفريده است . اعيان ، همان جسم ها هستند و جوهرها ، همان روح ها هستند و خداى عز و جل نه شبيه جسم است و نه روح . هيچ كس در آفرينش روح حسّاس ادراك كننده ، نقش و تأثيرى ندارد . او به تنهايى ، ارواح و اجسام را مى آفريند و چون هر دو شباهت به جسم و روح ، از او نفى شد ، خدا به خدا شناخته شده است و اگر او به روح يا بدن و يا نور تشبيه بشود ، خدا به خدا شناخته نشده است . ۲
صدر الدين شيرازى قدس سره نيز درباره شناخت خدا به خدا از طريق تنزيه و تقديس مى گويد :
معنايش اين است كه در آغاز با وجود اشيا ، بر وجود او استدلال شود . سپس ذات او ، با نفىِ مانند و شبيه داشتن ، شناخته شود . پس چون غير او از او نفى

1.ر . ك : ص ۳۶ ح ۳۳۵۰ .

2.الكافى : ج ۱ ص ۸۵ ح ۱ .

صفحه از 7