بحثى درباره نقش خودشناسى در خداشناسى - صفحه 12

قرآن و احاديث اسلامى بر آن تأكيد دارند ، به كلّى مورد غفلت واقع شده و در شروحى كه ملاحظه شد ، حتّى به عنوان يك معنا در رديف ساير معانى ـ كه بعضا تحميل رأى خود و يا ديگران بر اين حديث شريف است ـ ذكر نشده است و اگر دانشمندان مسلمان ، اين پيام قرآن را در باره خودشناسى گرفته بودند ، اكنون بايد در علوم مربوط به انسان شناسى ، سرآمد همه دانشمندان جهان بودند .

پنج . مراتب خودشناسى

بى ترديد ، خودشناسى ، مانند خداشناسى مراتبى دارد ، چنان كه در حديثى از امام على عليه السلام مى خوانيم :
أعرَفُكُم بِنَفسِهِ ، أعرَفُكُم بِرَبِّهِ .۱
آگاه ترينِ شما به نفس خويش ، آگاه ترينِ شما به پروردگار خويش است .
پايين ترين مراتب خودشناسى ، براى عموم مردم ميسّرند ؛ امّا هر چه بر معلومات انسان نسبت به «خود» افزوده شود ، شناخت او نسبت به خداوند متعال بيشتر مى شود ، تا آن جا كه به معرفت شهودى «خود» دست يازد . آن جاست كه به معرفت شهودى حضرت حق تعالى نيز نايل مى گردد و در كنار فرشتگان و اولو العلم ، شاهد يكتايى آن وجود خواهد بود :
«شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ .۲
خدا ، گواهى مى دهد كه خدايى جز او نيست ، و فرشتگان و دانشمندان نيز [گواهى مى دهند]»
.
رسيدن به اين مرتبت از معرفت ، جز از راه مجاهدت ، ميسّر نيست كه شرح آن در فصل ششم خواهد آمد .

1.ر . ك : ص ۲۱۲ ح ۸۷ .

2.آل عمران : آيه ۱۸ .

صفحه از 12