خرد - صفحه 57

۱۳۷۰۶.عنه عليه السلام :أفضَلُ العَقلِ مَعرِفَةُ الحَقِّ بِنَفسِهِ ۱ . ۲

۱۳۷۰۷.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :أفضَلُ طَبائع العَقلِ العِبادَةُ ، و أوثَقُ الحَديثِ لَهُ العِلمُ ، و أجزَلُ حُظوظِهِ الحِكمَةُ ، و أفضَلُ ذَخائرِهِ الحَسَناتُ . ۳

2777

ثَمَرَةُ العَقلِ

۱۳۷۰۸.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آلهـ لَمّا سَألَهُ شَمعونُ بنُ لاوي بنِ يَهودا مِن حَوارِيّي عيسى عليه السلام عَنِ العَقلِ و كَيفِيَّتِهِ و شُعَبِهِ و طَوائفِهِ ـ: إنَّ العَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ و النَّفسُ مِثلُ أخبَثِ الدَّوابِّ ، فإن لَم تُعقَلْ حارَتْ ، فالعَقلُ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ .
و إنَّ اللّهَ خَلَقَ العَقلَ ، فقالَ لَهُ : أقبِل فأقبَلَ ، و قالَ لَهُ : أدبِرْ فَأدبَرَ ، فقالَ اللّهُ تَبارَكَ و تَعالى : و عِزَّتي و جَلالي ما خَلَقتُ خَلقا أعظَمَ مِنكَ ، و لا أطوَعَ مِنكَ ، بِكَ اُبدِئُ و بِكَ اُعيدُ ، لَكَ الثَّوابُ و عَلَيكَ العِقابُ ، فتَشَعَّبَ مِنَ العَقلِ الحِلمُ ، و مِنَ الحِلمِ العِلمُ ، و مِنَ العِلمِ الرُّشدُ ، و مِنَ الرُّشدِ العَفافُ ، و مِنَ العَفافِ الصِّيانَةُ ، و مِنَ الصِّيانَةِ الحَياءُ ، و مِنَ الحَياءِ الرَّزانَةُ ، و مِنَ الرَّزانَةِ المُداوَمَةُ عَلَى الخَيرِ ، و مِنَ المُداوَمَةِ عَلَى الخَيرِ كَراهِيَةُ الشَّرِّ، و مِن كَراهِيَةِ الشَّرِّ طاعَةُ النّاصِحِ . ۴

۱۳۷۰۶.امام على عليه السلام :برترين خرد، شناخت حق به خود آن است ۵ [نه از طريق شخصيتها].

۱۳۷۰۷.امام صادق عليه السلام :برترين خصلت خرد، عبادت است و استوارترين سخنِ آن، علم و سودمندترين نصيبِ آن، حكمت و بهترين اندوخته هاى آن، كارهاى نيك.

2777

ميوه خرد

۱۳۷۰۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در جواب شمعون بن لاوى بن يهودا، حوارىِ عيسى عليه السلام ، كه از عقل و چگونگى و شاخه ها و انواع آن پرسيد ـفرمود : همانا عقل زانو بند نادانى است. نفْس مانند شرورترين حيوانات است كه اگر پايشان بسته نشود، گم و سرگشته مى شوند. پس، عقل زانو بند نادانى است. همانا خداوند عقل را آفريد و بدو فرمود: رو كن و او رو كرد و فرمود: برگرد و او برگشت. پس، خداوند تبارك و تعالى فرمود: به عزّت و جلالم سوگند كه هيچ آفريده اى با عظمت تر و فرمانبردارتر از تو نيافريدم. به تو آغاز مى كنم و به تو برمى گردانم، پاداش از آنِ توست و كيفر هم به دوش توست.
از عقل، بردبارى منشعب شد و از بردبارى، دانايى و از دانايى، رهيابى و از رهيابى، پاكدامنى و از پاكدامنى، خويشتندارى و از خويشتندارى، حيا و از حيا، وقار و از وقار، مداومت در كار خوب و از مداومت كار خوب، نفرت داشتن از بدى و از ناخوش داشتنِ بدى، پيروى از راهنماى خيرخواه.

1.مطالب السؤول : ۵۰.

2.(انظر) الحقّ : باب ۹۰۰ .

3.الاختصاص : ۲۴۴.

4.تحف العقول : ۱۵ ، اُنظر تمام الكلام .

5.نك: حق، باب ۹۰۰ ، «حق و باطل را از طريق شخصيت افراد نبايد شناخت».

صفحه از 63