2. حدیث مدینة العلم
سیوطی در ذیل این روایت نیز مانند بسیاری روایات دیگر به طرق متعدد حدیث اشاره می-کند و کلام ابن حجر در این باره را میآورد. او معتقد است طرق متعدد این روایت در مسترک حاکم به گونهای است که کمترین درجه آنست که بگوییم روایت اصلی دارد و شایسته نیست موضوع خوانده شود.
آنگاه سیوطی حدیث دیگری که این فضیلت را به ابوبکر نسبت میدهد از اسماعیل بن المثنی الاسترآبادی میآورد و داستان مطالبه سند حدیث توسط شامیان و سکوت او در قبال این مسأله را بیان میکند ۱.
3. قتال ناکثین و قاسطین و مارقین
ابن جوزی در ذیل حدیثی که از عمار بن یاسر در امر رسول خدا بر قتال ناکثین و قاسطین و مارقین آمده، اصبغ بن نباته را تضعیف میکند. سیوطی ضمن ایراد طرق متعدد برای این روایت به دفاع از آن میپردازد، ۲ و حتی در حدیث دیگری که مشتمل بر اصبغ است به نقل از حاکم آن حدیث را صحیح الاسناد میداند ۳.
4. حدیث رد الشمس
او ضمن ایراد طرق متعددی برای این حدیث تضعیف فضیل بن مرزوق را که ثقه و صدوق خوانده شده و بخاری و مسلم و ابن عقده و دیگران از او روایت کردهاند را بیثمر میخواند ۴.
سیوطی برای حدیث رد شمس طرق متعددی ذکر میکند و در نهایت میگوید:
از جمله شواهد صحت این حدیث گفته شافعی و غیر اوست که هیچ پیامبری معجزهای نیاورده مگر آنکه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شبیه آن را آورده است. بر اساس روایت صحیح خورشید در شبهای جنگ با جبارین بر یوشع مخفی گشت و این قصه شبیه آن واقعه است ۵.
با این جمله ظاهراً صحت حدیث را میپذیرد همچنان که در صدد آن بوده است.
سیوطی و نسبت رفض
وی به هفت نفر از راویان نسبت رفض میدهد و یا نسبت رفض دیگران را برای اثبات موضوع بودن احادیث این دسته نقل میکند.
بررسی روایات این عده و شناخت شخصیتشان از دیدگاه بزرگان رجال نگاه جامعی از میزان موضوع بودن احادیثشان به ما میبخشد؛ ضمن آنکه قضاوت در مورد ادعای سیوطی در پالایش