5
سفينه 16

2 ابن‏جوزى، در برابر عبدالمغيث حنبلى ـ كه در دفاع از يزيد اموى و جناياتش رساله‏اى پرداخته بودـ كتاب «الردّ على المتعصّب العنيد المانع من لعن يزيد» را نوشت و ضرورت تبرّى از او را با دليل، روشن ساخت. (نك: الكنى و الالقاب 1 / 247 ـ 248)
فضل‏بن روزبهان در آخرين باب از كتاب «وسيلة الخادم إلى المخدوم»، تولّى و تبرّى را يكى از اركان دين بر مى‏شمارد؛ به ويژه در مورد بنى‏اميّه و كسانى كه مانند آنها عمل كنند.
آلوسى در تفسير «روح المعاني» ذيل آيه «فهل عسيتم إن تولّيتم أن تفسدوا في الأرض و تقطّعوا أرحامكم.» (محمّد (47) / 22) در همين موضوع، به تفصيل، سخن مى‏گويد و تبرّى از چنان عناصرى را لازمه ايمان مى‏شناساند.
بر اساس اين نمونه‏ها ـ كه بخشى از ديدگاههاى فراوان دانشمندان فريقين است ـ مى‏توان احتمال داد كه غزّالى، با نگاه خاصّ خود به اين مسئله در كتاب «احياء العلوم» ـ كه در باب آفات اللّسان، حتّى لعن شيطان را هم خلاف احتياط برمى‏شمارد ـ (احياء العلوم 3 / 125: و على الجملة ففي لعن الأشخاص خطر فليجتنّب ولا خطر في السكوت عن لعن إبليس مثلاً فضلاً عن غيره.) ظاهرا قصد شوخى داشته نه كلام جدّى و لذا نمى‏تواند مبناى قضاوت و عمل قرار گيرد. ۱
5. با نگاهى از سر معرفت، بصيرت و تفقّه به اصل تولّى و تبرّى، نتايج علمىِ چندى به دست مى‏آيد؛ از جمله:
در علم دين، از دريوزگى به خانه دانشمندانِ علم الهيّات غير مسلمان بپرهيزيم. (يا كميل! لاتأخذ إلّا عنّا تكن منّا. (تحف العقول / 171)) البتّه اطّلاع از نظرهاى ديگران، مفيد بلكه لازم است؛ ولى دريوزگى و كاسه ليسى آنها، همان عملى است

1.براى تأكيد بيشتر، تكرار مى‏شود كه در اينجا حكم كلّى تولّى و تبرّى مورد نظر است نه مصاديق آن. اشاره به مصاديق در كلام بزرگان ياد شده، براى يادآورى به پژوهشگران بود؛ و گرنه هدف كلّى اين سخن اجمالى، همان عنوان كلّى است و بحث در مورد مصاديق آن، مجالى ديگر مى‏طلبد و مقالى ديگر.


سفينه 16
4

دانستند (كافى 2 / 125 ـ 126) چرا كه روح تمام احكام و فروع است.
امّا دريغا و صد دريغ! كه اين حقيقت والا ـ همانند پاره‏اى ديگر از شعائر الاهى ـ در چنبره تفسير غلط و عملكرد نادرستِ ما گرفتار آمده و به وضعى رسيده است كه در آن:
نگاه رايج، بيشتر، شعارى است و كمتر، بصيرتى.
بيشتر جنبه لقلقه زبان دارد و كمتر به جنبه عملى و اخلاقى و تربيتى مى‏رسد.
وجهه تبليغى آن بيشتر است؛ كه نتيجه‏اش كينه‏توزى و تحريك احساسات مى‏شود.
حسّ لجاج را در ميان گروه‏هاى مختلف بر مى‏انگيزد.
در يك كلام: در اين عبادت همچون عبادتهاى ديگر، قلب، فداى قالب شده و روح، قربانى كالبد؛ در حالى كه شعائر، همواره به پشتوانه‏اى از تفقّه و بصيرت نياز دارد؛ چنان كه در حديث داريم كه وقتى خداوند براى كسى خير بخواهد، او را در دين، فقيه مى‏گرداند. (كافى 1 / 32) و در دعاى مأثور از امام مهدى عليه ‏السلام ـ پس از زيارت آل ياسين ـ از خداوند متعال مى‏خواهيم كه دين ما را به نور بصيرت از جانب خود، همواره نورانى بدارد. (احتجاج 2 / 317)
3. اين حقيقت والا، در احاديث معتبر فريقين با تأكيد فراوان آمده است. براى نمونه، انس بن مالك از نبىّ اكرم نقل مى‏كند كه يكى از ويژگيهايى كه وجود آن در آدمى، سبب مى‏شود تا او شيرينى ايمان را بچشد آن است كه: «أن يحبّ في اللّه‏ و أن يبغض في اللّه‏.» (سنن نسائى 8 / 95؛ مصنّف ابن‏ابى شيبه 8 / 195) سيوطى نيز نقل مى‏كند كه ابن عبّاس تنها راه دستيابى به ولايت خدا را «الحبّ في اللّه‏ و البغض في اللّه‏» بر شمرده است. (الدّر المثنور 6 / 186) (براى مشاهده احاديث ديگرى از كتب اهل سنّت، به تفاسير ايشان ذيل آيه 4 سوره احزاب و آيه 22 سوره مجادله مراجعه كنيد.)
در پرتو اين روايات است كه دانشمندان فريقين، در باب تولّى و تبرّى توضيحاتى داده‏اند. از باب نمونه ـ بدون اينكه قصد ورود در مصاديق داشته باشيم ـ به چند مورد اشاره مى‏كنيم:

  • نام منبع :
    سفينه 16
    تاريخ انتشار :
    1386
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 13674
صفحه از 226
پرینت  ارسال به