5
سفينه 20

حال، براى تبيين خرافات و تحريفات، بايد به اين نكته مهمّ توجّه شود كه بخشى عمده از اجزاء تشكيل‏دهنده خرافات، «حقايق قطعيّه»اند كه به دليل «همراهى با مطالب سست و نادرست»، به جهت‏گيرى غلط مى‏انجامند.
خرافه، هيچ‏گاه بر مبناى مطلب جعلى يا هدف دروغين، شكل نمى‏گيرد؛ بلكه هدفى را ادّعا مى‏كند كه در نفس خود، هدفى مقدّس و حقيقتى استوار است؛ امّا با رويكردى خاصّ كه به خرافه و تحريف مى‏رسد. پس در اينجا بايد با نگاهى «كلان‏نگر» به پديده خرافه نگريست، نه «خُردنگر». در نگاه خُرد، برخى از اجزاى خرافه و حقيقت، به هم شباهت دارند. بدين روى، بايد به كلّ ديوار بنگريم نه آجرهاى آن. كسى كه ديوار كج را توجيه و تبليغ مى‏كند، آجرهاى سالم آن ديوار را به رُخ ديگران مى‏كشد؛ امّا عاقل آن است كه به جاى توجّه به تك‏تكِ آجرها، به كلّ ديوار بنگرد كه آيا راست است يا كج؟! و بر اين مبنا، حكم كند.
5. سؤال اصلى اين است كه: «ديوار، راست است يا كج؟» كج بودنِ ديوار را چگونه بايد فهميد؟ كسى كه ديوار راست را نمى‏شناسد و نديده است، چگونه بفهمد كه ديوارى كج است يا نه؟ براى اين كار، به كمك وسيله‏اى مانند شاقول بايد ديوار راست را بشناسد. اگر وسيله‏اى مانند شاقول به كار گرفته نشود، چگونه مى‏توان فهميد كه ديوار، كج است؟! جانِ كلام همين‏جاست: ما براى اينكه «خرافه بودنِ خرافه» را ابتدا خود بشناسيم و سپس به ديگران بشناسانيم، چه ابزارى درست كرده‏ايم و چه ابزارى به دست ديگران داده‏ايم؟
هشدارهاى فرهنگ‏مداران در مورد ضرورت شناسايى و تبيين خرافه و تحريف، بسيار پسنديده و ضرورى است؛ امّا در مرحله تعيين اهداف كلّى برنامه‏ها و ديدگاههاى فرهنگى. ولى هر هدف كلّى، راهكارهايى مناسب خود را در مرحله اجرا مى‏طلبد. يكى از اين راهكارها، شناختن و شناساندن حقيقت است تا مانند شاقول به دست گيريم و خرافه را باز شناسيم.


سفينه 20
4

باشند كه چيزى نيست جز «احكامى كه بدعت نهاده مى‏شود و هوسهاى نفسانى كه از آن پيروى كنند؛ آراء و هوسهايى كه در آنها با كتاب خدا مخالفت شود.» ۱ و دهها عنوان در اين زمينه كه در اين گفتار كوتاه نمى‏گنجد.
3. ماجراى بدعت‏گذارى در دين، ماجرايى است به قِدمتِ تاريخ حيات انسان؛ از روزى كه:
انسان بوده، با اختيارى كه مى‏تواند به سوى بدى رود؛
دين بوده، كه از ناحيه خداى حكيم براى راهنمايى انسانها فرود آمده؛
عوامل نفسانى (مانند هواپرستى و رياست‏طلبى و استكبار) در ميان بوده كه در پىِ آن، ساخته بشرى را به نام دين حقّ به مردم بشناسانند.
از همان روزها، بدعت، پا به پاى دين پيش آمده است و تا روزى كه شجره طيّبه دين بر پاست - يعنى تا قيام قيامت - همواره، آفتى به نام بدعت، در اين درخت آسمانى جاى مى‏گيرد كه بايد آن را زدود. براى همين آفت‏زدايى است كه رسول رحمت صلى اللَّه عليه و آله، خبر مى‏دهد كه در هر نسلى، حجّتهايى الاهى هستند كه تأويلهاى باطل و تحريفهاى ناروا را از دين مى‏زدايند تا دينِ خدا، صحيح و بى‏غلط، براى جويندگانِ راه درست و دين استوار (صراط مستقيم و دين قويم) روشن باشد. ۲
4. مدّتى است كه در بيان فرهنگ‏مداران، «ضرورت مبارزه با تحريفها و خرافات» مطرح مى‏شود. اين رويكرد، بسى خجسته است به شرط آنكه با راهكار مناسب و درست اجرا شود. البتّه قبل از همه، بهتر است به جاى «مبارزه با خرافات»، از «تبيين خرافات» سخن گوييم و راه قرآن را بپوييم كه فرمود:
لا إكراه في الدين، قد تبيّن الرشد من الغىّ.۳إنا هديناه السبيل، إمّا شاكراً و إمّا كفوراً.۴
«تبيين»، جنبه عطوفت و مهربانى دارد كه انسان را بهتر به خود مى‏كشاند. در هر

1.كافى، ج ۱، ص ۵۴، ح ۱

2.وسائل الشيعه، ج ۲۷، ص ۱۵۱

3.بقره (۲) / ۲۵۶

4.انسان (۷۶) / ۳

  • نام منبع :
    سفينه 20
    تاريخ انتشار :
    1387
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 16545
صفحه از 211
پرینت  ارسال به