مختصر، چون هواى هماره تازه است و چون زلال نور، هماره جارى و اين قصّه نور،همان است، «كز هر كه مى‏شنوى نامكرّر است».
بدين روى، بايد بارها خواند و بررسيد و بر دل و ديده نشاند.
اين دفتر، سرِ بازگويىِ تمام آن بشكوه حماسه را ندارد، كه توانِ آن ندارد. تنها اميد مى‏بندد كه قطره‏اى چند از آن درياى موّاج به كام تشنه حقّ‏جويان برساند. و بار ديگر به جانهاى غفلت‏زده ياد آورد كه دو يادگار ماندگارِ رسول هدايت و رحمت، يعنى كتاب و عترت به بهاى چنين مجاهداتى به دستِ ما رسيده است. و دريغ از ناسپاسى و قدرناشناسى!
9. اين مجموعه، با تشويق و هميارى دبيرخانه همايش حضرت زينب(س) به ويژه پيگيريهاى مجدّانه سركار خانم دكتر غروى، و البتّه با همكارى ديگر پژوهشيانِ دل‏بسته خاندان‏نور شكل گرفت كه جايگاه همگى درتداوم قافله حنجره‏هاى خون‏فشانِ شهيدان و حلقومهاى خون‏نگارِ اسيران كربلا، در دارالوصال حضرت حقّ، خوش باد!
10. و اين مجموعه، دسته گلى است پريشان، پيشكش به پيشگاه آن امام همام، آن همايونِ هماى سدره‏نشين سده‏هاى غيبت كه صدها سال است با كلمات آتشين به زيارت نواحى مقدّسه نور مى‏رود و خطاب به جدّ ستمديده‏اش چنين مى‏گويد:
و سُبي أهلك كالعبيد، و صفّدوا في الحديد، فوق أقتاب المطيّات، تلفح وجوههم حرّ الهاجرات، يُساقون في البراري و الفلوات، أيديهم مغلولة إلى الاعناق، يُطاف بهم في الاسواق.^۱
بدان اميد كه اين «امام منصور» به خونخواهىِ «آن مقتول مظلوم»^۲ پاى در ركاب نهد و جلوه سلطنت الاهى را به ظالمان نشان دهد.
آمين يا ربّ العالمين.