5
سفينه 24

بدان شيوه سخن مى‏گويند و به شيوه خود كاربردهاى حقيقى و مجازى دارند. همچنين كنايات و مانند آنها كه مدلولهاى ظاهرى آنها را اهل زبان - كه زبان آنها آلوده نشده - به حسب طبع خود مى‏شناسند و ديگران نيز با تعلّم قواعد زبانى آنها را فرامى گيرند.
8. حجّيّت تمام اين ظواهر و حكم به اينكه تمام آنها، مراد واقعى خداى تعالى باشد، امرى است كه قرآن ما را از آن بازداشته است. قرآن آشكارا در باب تقسيم آيات، سخن مى‏گويد و آنها را شامل محكمات و متشابهات مى‏داند. ۱ خداوند آيات محكم را امّ الكتاب قرار داده؛ يعنى حجّتى كه به آن رجوع و ظواهر آن اخذ مى‏شود.
امّا در باب آيات متشابه، خداوند امر فرموده كه مردم آن آيات را تأويل نكنند و علمِ آن را واگذارند به خداى تعالى و به كسانى كه خداوند تعالى آنها را براى افاضه علوم دينى اختصاص داده و ايشان را «الراسخون في العلم» ناميده است. ۲
9. ديدگاهها در تعيين مصداقهاى محكم و متشابه، مختلف است. امّا كلام حقّ - كه محقّقان از مفسّران برگزيده‏اند - آن است كه آيات محكم، آياتى است كه اخذ به ظواهر آنها صحيح است و مى‏توان حكم كرد به اينكه معناى آيه همان مراد واقعى آن است؛ چرا كه وقتى گفتيم ظاهر آيه مراد واقعى است، نمى‏توان اين سخن را امرى باطل يا محال بدانيم. امّا در باب متشابهات نمى‏توان چنين گفت، يا از آن روى كه معناى ظاهر ندارند - مانند حروف مقطّعه در اوائل سوره‏ها - يا بدان جهت كه نمى‏توان حكم قطعى كرد كه ظواهر آن مراد واقعى باشد؛ چرا كه در اين صورت، نتيجه باطل لازم مى‏آيد و امر محال، پيش مى‏آيد.
10. در هر حال، تعرّض به تأويلها و بيان مراد واقعى در متشابهات، براى هيچ فردى به جز «الراسخون في العلم» روا نيست؛ يعنى كسانى كه همتاى قرآن و حاملان

1.آل عمران (۳): ۷


سفينه 24
4

- تلاوت آياتش با تدبّر در آنها.
3. در آيات قرآن و احاديث شريفه، در نهج‏البلاغه و متون ديگر، اوامر اكيد در تشويق به موارد ياد شده آمده است؛ ازجمله بيان اميرالمؤمنين عليه السلام كه فرمود: «تعلّموا القرآن فإنّه أحسن الحديث، و تفقّهوا فيه فإنّه ربيع القلوب، و استشفوا بنوره فإنّه شفاء الصدور، و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص.»۱
4. اميرالمؤمنين عليه السلام به صراحت، بيان مى‏دارد كه عمل به اين قرآن، موكول است به تفسير و كشف مراد آن؛ چنان كه در قضيه تحكيم فرمود: «هذا القرآن إنّما هو خطّ مسطور بين الدّفّتين؛ لاينطق بلسان و لابدّ له من ترجمان و إنّما ينطق عنه الرجال.»۲
5. پس قرآن، راهنمايى ساكت است كه زبانِ سخنگويان، از جانب آن سخن مى‏گويد. بدين روى، اين كتاب، حاكمى است كه به ترجمان نياز دارد. پس بايد ناگزير، افرادى كه مراد از اين خطوط را مى‏شناسند، آن را بازگشايند و بازگويند.
اين كشف و بيان، «تفسير» نام دارد. فيروزآبادى در قاموس گويد: «الفسر: الإبانة و كشف المغطّى كالتفسير.» مرحوم طريحى گويد: «التفسير في اللّغة كشف معنى اللّفظ و إظهاره، مأخوذ من الفسر، و هو مقلوب السفر. يقال: أسفرت المرأة عن وجهها إذا كشفته.»
6. پس تفسير، بيان ظواهر آيات قرآن است، براساس قواعد زبان عربى. قرآن شريف به اين كار ترغيب كرده؛ چرا كه خداوند گروه‏هايى را به جهت استخراج و استنباط معانى قرآن ستوده است. خداى تعالى مى‏فرمايد: «لعلمه الذين يستنبطونه منهم.»۳ از سوى ديگر، برخى اقوام را به دليل عدم تدبّر در قرآن و عدم تفكّر در معانى آن نكوهيده است: «أفلا يتدبّرون القرآن أم على قلوب أقفالها.»۴
7. اين استنباط مختصّ يك آيه و ويژه يك گروه نيست؛ چنان كه گفتيم قرآن براساس مبانى فصحاى عرب و سخن گفتن آنهاست كه در مجامع و مكالمات خود

1.نهج‏البلاغه، خطبه ۱۱۰

2.نهج‏البلاغه، خطبه ۱۲۵

3.مائده (۵): ۸۳

4.محمّد صلى اللَّه عليه و آله (۴۷): ۲۴

  • نام منبع :
    سفينه 24
    تاريخ انتشار :
    1388
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 18380
صفحه از 203
پرینت  ارسال به