11
سفينه 26

چگونه خبرهاى مرسل و بى‏سند و نامشهورى كه در كتابهاى تاريخ آمده است، تاريخ است و مورد استناد و اعتماد؛ ولى خبرهايى كه رجال و افرادى به طور مسند و با ذكر نام روايت‏كنندگان نقل مى‏كنند، تاريخ نيست و اعتبار ندارند؟!
به نظر ما اين دسته دوم، سزاوارتر به اعتبار و اعتمادند و تاريخ معتبر هم بايد به اين خبرها، استناد كند. اگر مى‏گوييد تاريخ آن چيزى است كه كشفهاى اثرى و آثار تاريخى خارجى آن را تأييد نمايد، در اين صورت، بايد بيشتر تواريخ را كنار بگذاريد، با اينكه بيشتر آنها مستند و عرفاً مورد اعتماد است.
و اما اينكه نوشته است در بيوگرافى ائمّه عليهم السلام - كه توسط شيعيان نوشته شده - داستانهايى شبيه به داستانهاى موجود و نوشته‏هاى صوفيان در مورد مقدّسين آنها بوده است، تشبيه درستى نيست. زيرا خواننده را به اين گمان مى‏اندازد كه اين داستانها مثل داستانهاى صوفيه - كه بيشتر، خرافى و دور از منطق و بى‏مستند است - مى‏باشد. در پاسخ بايد گفت: در مقام تشبيه بايد اين داستانها را به داستان ولادت انبياء مثل ابراهيم و اسحق و اسمعيل و موسى و عيسى و يحيى عليهم السلام تشبيه كرد.
داستانهايى كه صوفيه ساخته‏اند، براى اين است كه سران خود را در رديف اين رجال الاهى قلمداد كنند. و اگر آنها ساختگى و پر از اباطيل است، به صحّت داستانهاى مربوط به انبياء و ائمّه عليهم السلام صدمه‏اى نمى‏زند. بالاخره در برابر هر حقّى باطلى و در برابر هر راستى دروغى هست.
به هر صورت، داستانهاى ولادت امام (مهدى عليه السلام) از بيشتر داستانهايى كه در تواريخ آمده است، از جهت مأخذ و مصدر، معتبرتر است.
كتاب تاريخ و تاريخ آن، واقعه‏اى نيست كه مربوط به انبياء و ائمّه و رجال الاهى نباشد و فقط منحصر به سرگذشت پادشاهان و جبّاران و فراعنه و استعبادگران باشد؛ چنان كه به عكس هم تاريخ، منحصر به سرگذشت رجال الاهى نيست. هر حادثه و واقعه‏اى كه از گذشته در كتاب معتبر و شناخته‏شده‏اى ذكر شده باشد، آن واقعه تاريخ و تاريخى است؛ اگرچه در كتاب طب يا فلسفه باشد و در كتابهاى تاريخ نباشد.


سفينه 26
10

و خصايصى عقيده دارند كه شخص مادى، آنها را غلوّ اهل ايمان در حقّ آنها مى‏خواند؛ مثلاً از نظر او معجزات ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام كه مؤمنين معتقدند، همه غلوّ است؛ در حالى كه از نظر يك مؤمن به خدا و عالم غيب، هيچ‏گونه غلوّى در اين عقايد نيست. اينها همه در شأن انسان و حاكى از علوّ مقام اوست. غلوّ اين است كه مثلاً پيغمبر يا امام را با خدا شريك بدانيم يا خدا را با آنها متّحد بشمارند. و از اين قبيل عقايد باطله كه علماى اسلام در كتابها نوشتند.

ديدگاه منابع تاريخى در مورد معجزات‏

راجع به كيفيات و بعض معجزاتى كه در ارتباط با ولادت آن حضرت (حضرت مهدى عليه السلام) واقع شده است، اينكه [ فلان نويسنده‏] مى‏گويد منابع تاريخى چيزى به دست نمى‏دهد، بايد گفت: مقصودتان از منابع تاريخى چه منابعى است؟ اگر مقصود منابعى باشد كه از خوارق عادات، خالص باشد و صرفاً جنبه‏هاى عادى وقايع و جريانهاى متعارف، مثل اصل وقوع ولادت يا مرگ يا حوادث ديگر را ثبت مى‏كنند، واضح است كه اين منابع - كه به طور فشرده و اختصار مى‏نويسند - از اين وقايع سخنى به ميان نمى‏آورند يا كمتر، از اين مقوله سخن گفته‏اند. امّا گذشته از اينكه اين يك نقص بزرگ علم تاريخ محسوب مى‏شود و گذشته از اينكه همين تاريخ‏نويسان در بسيارى از موارد به ملاحظاتى، همين جوانب تاريخى را نيز نقل كرده‏اند، مى‏گوييم: اين عدم تعرّض تاريخ‏نگار به جوانب يك امر - كه خود به لحاظ تعصّب عقيدتى يا هر جهت ديگر، نمى‏خواسته است متعرّض آن شود - نقلهاى ديگران را كه با مصادر و مآخذ معتبر در دست است، ضعيف نمى‏سازد.
تاريخ انبياء مشحون است به خرق عادات و ولادتها و نشو و نماهاى غيرعادى. جريان خلقت آدم، ولادت ابراهيم، تولد اسحاق و موسى و يحيى و ولادت عيسى عليهم السلام و سخن گفتنش در گهواره، همه حوادث غيرعادى و خرق عادت است.
اگر مى‏توانيد اين وقايع را «تاريخى» نگوييد، تفاصيل ولادت امام را هم تاريخى نگوييد. اگر آنها وقايع تاريخى است - كه هست - هرچند فلان مورخ هم نقل نكرده باشد، اين تفاصيل ولادت امام نيز تاريخى است؛ كه ترك نقل آن از سوى تاريخ‏نگارانى كه يا مغرض بوده‏اند و يا قصدشان اختصار و امور ديگر بوده است، به جايى صدمه نمى‏زند.

  • نام منبع :
    سفينه 26
    تاريخ انتشار :
    1389
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 16041
صفحه از 203
پرینت  ارسال به