درباره فرقههاى فراوان و كتابهاى مِلَل و نِحل
اين به اصطلاح فرقهها، چنين موجوديّتى كه بتوان از آنها بيشتر از اينكه يك نفر مجهول الهويّه يا مجهول الوجود چنين گفت، موجوديّت ندارند. و اگر بنا باشد به اين صورتها اختلاف فِرَق بسازيم، مسئله خيلى دامنهدار مىشود و فرقهها به صدها و هزارها هم مىرسد. شيخ اعظم مفيد و شيخ اكبر طوسى نيز همينگونه نظر دادهاند. شيخ مفيد در جلد دوم «الفصول المختارة» اين فرقهها را به حكايت نوبختى نام مىبرد و از همه جواب مىدهد. مىفرمايد: هيچ يك از اين فرقهها كه ياد كرديم، در زمان ما تا سنه 372، كسى غير از اماميه اثنى عشريه موجود نيست و غير از حكايت از آنها و اراجيفى كه ثابت نيست، در دست نيست.
البتّه اين رأيى كه به آنها نسبت مىدهند، اگرچه صاحب مشخصى نداشته باشد، بايد حال كه مطرح شده است مورد بررسى قرار بگيرد؛ چنان كه مفيد و طوسى اين بررسىها را كرده و بطلان همه اين فرقهها غير از اماميه اثنا عشريه را ثابت و روشن نمودهاند.
وخلاصه كلام اين است كه كتابهاى ملل و نحل و فِرَق در زمينه تعداد فرق و استقصاء آنها گرفتار مبالغه شده، و به استقصائات آنها كه بيشتر مبنى بر تكثير فِرَق بوده، جز در مورد فِرقى كه هماكنون موجود هستند يا تاريخ و مصادر معتبر، موجوديّت آنها را به عنوان يك گروه ثابت مىكند، نمىتوان اعتنا نمود و مثلاً رأيى را كه از يك نفر در يك نقطه نقل شده و بسا به آن متفرد بوده، يا ثابت بر آن نمانده و مجرّد احتمال ابتدائى بوده، جزء فِرَق به شمار آورد.
نقد پارهاى از تحليلهاى مربوط به مهدويّت
نويسنده (نويسنده كتاب مورد نظر) سعى دارد عقيده به مهدويّت و امام دوازدهم را از ريشه و در تمام جلوهها و مظاهر و انواع القاب - مثل «المهدى» يا «المنجى» يا هر وصف ديگرى كه آن حضرت دارد و مسلمين عموماً يا شيعه بالخصوص به آن عقيده دارند - در صورت يك جريان تاريخى و سياسى منهاى رابطه آن با عالم غيب بررسى نمايد؛ كه طبعاً اين گونه اظهارنظرها و تحليلات جلو مىآيد. البتّه افرادى هستند كه به اين مسائل مثل حوادث طبيعى عالم نظر كرده و براساس يك سلسله فرضيّات يا باورهاى به اصطلاح علمى، جهان طبيعت و تحوّلات و رويدادهاى گوناگون طبيعى و پيدايش جانداران و