7
سفينه 28

عمل كرد. ۱
5. دومين گام، شناخت «جهت صدور» حديث است. براى دستيابى به جهت صدور حديث نيز شناخت راوى و همچنين آشنايى با نظر عامّه در موضوعِ حديث ضرورى است. از اين رو، پس از دو پرسش بالا بايد بدين پرسش پاسخ گفت كه رأى عامّه در موضوعِ حديث چيست؟
6. سومين گام، تلاش براى دريافت «مراد» حديث است. آشنايى با «زبان» احاديث و شناخت «معاريض» كلام معصومين، در فهم مراد حديث نقش كليدى دارند. اينها با تتبع و ممارست و مراجعه به ديگر احاديث موضوع مورد تحقيق و سپس مطالعه اقوال و برداشتهاى پيشينيان از حديث، به دست مى‏آيد. در اين باره، آشنايى با فتواى «مشهور» شيعه در موضوع حديث، ضرورتى ناگزير است.
7. پاسدارى و نگاهبانى از ميراث حديثى شيعه، تنها پس از شناخت آن ممكن است و كسانى كه «حديث‏شناس» شده‏اند، مى‏توانند از اين ميراث گرانبها در برابر برداشتهاى نادرست و تحريفات دفاع كنند. اينان بايد بدانند كه اين ميراث ارزشمند در گذشته و اكنون، با چه تهديدهاى روبه‏رو بوده و است. برادران اهل تسنّن ما اينك رجال شيعه را از زراره تا شيخ صدوق، بررسى مى‏كنند و غثّ و سمين را به هم مى‏آميزند و حتّى محمّدبن نصير نميرى را نيز در شمار رجال شيعه ياد مى‏كنند! آنان در دانشگاههاى خود، در پايان‏نامه‏ها از تشيّع و پيدايش و تطوّر و اصول عقايدش سخن مى‏گويند، شيعيان جعفرى را به غلوّ متّهم مى‏كنند، رواياتشان را مفيد قول به تحريف قرآن برمى‏شمارند، حديث و علم الحديث شيعه را نقد مى‏نمايند، از كلينى تا نورى را مورد بررسى قرار مى‏دهند و كتابهاى حديثى و رجالى و فهرستى شيعه را به چالش مى‏كشند. شرق‏شناسان نيز افزون بر ترجمه و تصحيح و تحقيق و فهرست‏نويسى و معجم‏نگارى از ميراث حديثى شيعه، آن را تحليل كرده و مى‏كنند و از اعتبار و بى‏اعتبارى‏اش سخن مى‏گويند.

1.نك: التهذيب، ج‏۷، ص ۱۰۱؛ الاستبصار، ج ۳، ص ۹۵؛ فهرست شيخ طوسى، ص ۳۰۳


سفينه 28
6

عمل به وظايف يادشده بيايد؟
3. بارى، حجّيّت احاديث در گرو اثبات «اصل صدور» و شناخت «جهات صدور» و فهم «مراد» آنهاست. جايگاه سه موضوع يادشده در دريافت تعاليم اسلام از حديث، بسيار بلند است؛ به گونه‏اى كه «علم به طرق اثبات صدور حديث»، «كشف جهات صدور حديث» و «فهم مراد حديث»، از مهم‏ترين مقدّمات و معدّات اجتهاد، محسوب شده و آشنايى با «رجال حديث»، «معرفت كتب روايى»، «شناخت نسخ مختلف و تمييز اصحّ نسخ»، «معرفت به علل حديث» و «آشنايى با انگيزه‏هاى وضع» و «خبرويّت در مرجّحات براى رفع تعارضات» بر مجتهد واجب شمرده شده‏است. ۱
4. بنابراين، نخستين گام در كشف حجّيّت حديث، كسب وثوق به صدور آن از معصوم است. امّا حديث، از «كتاب حديث» به دست مى‏آيد و به دست «روات حديث» نقل مى‏شود و اين نشان مى‏دهد كه در احراز صدور روايت، هم اعتبار مصدر شرط است و هم اعتبار راوى. اكنون بايد بدين دو پرسش پاسخ داد كه اعتبار مصدر و اعتبار راوى از چه راههايى قابل اثبات است؟ به نظر مى‏رسد، آشنايى با تاريخ تدوين حديث و شيوه‏هاى تحمل آن، شناخت ميراثهاى حديثى، دانستن روش مؤلّفان و مصنّفان در مؤلّفات و مصنّفاتشان، «فراگيرى و آموختن» آنچه در كتابهاى فهرست و رجال آمده و كسب آگاهيهاى هر چه بيشتر از اين كتب، از جمله راههايى است كه بايد براى رسيدن به پاسخ به دو پرسش يادشده پيمود.
در اين ميان، «اصطلاح‏شناسى» كتابهاى فهرست و رجال از اهمّيّت ويژه‏اى برخوردار است. براى نمونه، آيا وصف «ضعيف» در حقّ يك راوى يا صاحب يك كتاب، بدين معناست كه روايات و كتب او بى‏اعتبار است، يا اينكه تنها به «متفرّدات» او نمى‏توان عمل كرد؟ سيره دانشمندان متقدم شيعه نشان مى‏دهد كه مقصود از ضعف يك راوى در كلام آنان، اين است كه تنها به متفرّدات وى نمى‏توان

1.الفقه للمغتربين، ص ۶۸؛ الأصول العامّه للفقه المقارن، ص ۵۵۲ -۵۵۳

تعداد بازدید : 16654
صفحه از 203
پرینت  ارسال به