سجاديه را ترويج مىكند، اين تشويق سبب شروع المعجم گرديد. نوشتن و بازنگرى آن حدود 5 سال وقت برد. در اثناى كار من مردّد شدم و گفتم: اين كتاب فقط به درد خواصّ خواهد خورد و عموم از آن بهره نخواهند برد، لذا در اتمام آن مردّد شدم. در صبح يكى از روزهاى رمضان 1385 قمرى، امام سجّاد عليه السلام را در خواب ديدم و فرمود: كتاب را چه نام گذاشتهايد؟ از خواب بيدار شدم. دانستم كه آن حضرت، هم از نوشتن كتاب خبر دارد و هم از آن راضى است. اين خواب سبب شد كه به طور حرص و ولع كار كردم تا كتاب تمام شد، آن خواب را در مقدّمه كتاب نوشتهام.
جامعه دينى ما، شما را با قاموس قرآن مىشناسند. آيا ممكن است انگيزه اين اثر برجسته را توضيح دهيد؟
من فكر مىكردم لازم است اثرى از خود باقى گذارم. اثر مالى برايم مقدور نبود، ديدم بهتر است كتابى از خود باقى گذارم و فكر كردم اگر اين در رابطه با يك كتاب جاويدان باشد، به بركت آن اين اثر هم ولو مدتهائى باقى خواهد ماند. لذا قاموس قرآن را كه رابطه تنگاتنگ با كلام اللَّه دارد، انتخاب كردم.
جنابعالى ازجمله افرادى هستيد كه عمر پربركت خود را با قرآن سپرى كردهايد. براى اينكه با قرآن زندگى كنيم و قرآنى باشيد چه توصيههايى داريد؟
روخوانى و تفسير و مفاهيم قرآن كريم به صورت واحدهائى در آموزش و پرورش و دانشگاه گذاشته شود و تا كسى قرآنخوان و قرآندان نباشد به هيچ وجه دانشنامه و كارنامه دريافت نكند. و بيرون از مدارس و دانشگاهها تعليم قرآن در مملكت رائج شود و دولت هر قدر خرج كند، مناسب است و در حوزههاى دينى اين جريان ضرورت داشته باشد.
آيا قرآن احتياج به مبيّن دارد يا خير؟ و آيا مىشود به حقايق آن پى برد؟
احتياج مبرم به مبيّن و مفسّر دارد، آموزش عمومى كه قبلاً عرض شد مقدارى از راه را تواند رفت ولى بايد مفسّرها هميشه باشند و اسرار قرآن را بشكافند و به مردم نشان دهند. و اگر اغراق نباشد، با پيشرفت جهان و پيشرفت علم و تمدن