آرى، كسى كه در كنار دريا مىايستد، تنها سطح دريا را مىبيند و نمىتواند از عمق آن آگاه گردد و به ديگران آگاهى بدهد. به راستى، خاندان رسولاللَّه صلى اللَّه عليه وآله اقيانوس بيكرانى هستند و ما در كنار اين اقيانوس ايستادهايم كه جز سطحى از آن را نمىتوانيم مشاهده كنيم؛ مگر همان مقدار كه از بيانات خودشان به فضاى جان و قلبمان برسد تا ما از گنگى درآمده، زبانمان به تعليم خودشان بر مدح و ثناىشان باز شود و بتوانيم ادّعاها و تئوريهاى ديگران در اين زمينه را بشناسيم و سره را از ناسره جدا سازيم.
پس بايد ديد كه خداوند چگونه ائمّه را معرّفى كرده است. اين معرّفى در دو بخش صورت گرفته: يكى معرّفى اشخاص ايشان و ديگرى معرّفى اوصاف و ويژگيهايى كه خدا به آنها عطا فرموده است.
هر دو معرّفى، تنها و تنها، از طريق بيان خود ائمّه عليهم السلام صورت مىگيرد كه در واقع معرّفى خداوند است. بنابراين، براى آشنايى با ايشان بايد صرفاً به احاديث خودشان مراجعه كرد. از اينرو، ما در ضمن اسناد و مدارك واصله از امامان عليهم السلام به قالبهاى گوناگونى برمىخوريم؛ از جمله ادعيه، احاديث، مناظرات، زيارات، خطبهها، مناجاتها، نامهها و... زيارات مأثوره خود به دو گونهاند:
1. زيارتنامههايى اختصاصى كه امامى خاص با آن زيارت مىشود؛ مانند: زيارت عاشورا، زيارت امام رضا و...
2. زيارتنامههايى كه مضمونى عام و محتوايى كلى دارد و هر امامى را با آن مىتوان زيارت كرد؛ مانند: زيارت اميناللَّه، زيارت مخصوص ماه رجب، زيارت جامعه كبيره و...
دراين گفتار، به زيارت جامعه كبيره مراجعه مىكنيم و آن را محور شناخت امام و آشنايى با اوصاف او قرار مىدهيم.