تاریخ - صفحه 35

هر گاه قومى از تهامه بيرون مى رفتند ، زمان آن را تاريخ قرار مى دادند و هر كس از تهامه از فرزندان اسماعيل باقى مى ماند ، بيرون شدن مَعَد و نهد و جُهَينه (از بنى زيد) از تهامه را تاريخ قرار مى دادند ، تا آن كه كعب بن لُؤَى مُرد، تا [حمله سپاه ]فيل كه تاريخ، از [سال] فيل شد ، تا آن كه عمر بن خطّاب، هجرت [پيامبر خدا] را تاريخ قرار داد و آن ، سال هفدهم يا هجدهم بود .
همچنين مسعودى مى نويسد :
لم يزل مَن وَصَفنا من قبائل العرب يؤرِّخون بالاُمور المشهورة : من موت رؤسائهم ، و وقائع و حروب كانت بينهم ، إلى أن جاء اللّه بالإسلام فأجمع المسلمون على التّاريخ من الهجرة . 1
اين قبايل عرب كه نامشان را برديم ، همواره رويدادهاى مشهور (مانند : مرگ رؤسايشان ، رويدادها و جنگ هايى كه ميانشان واقع مى شد) را تاريخ قرار مى دادند ، تا آن كه خداوند ، اسلام را فرستاد و مسلمانان ، بر هجرت به عنوان مبدأ تاريخ ، هم داستان شدند .
و بدين سان ، پيشرفت علم و فرهنگ ، به همسان سازى نگارش تاريخ و جهانى شدن تاريخ ميلادى و رسمى شدن تاريخ هجرى در جهان اسلام انجاميد . بدين مناسبت ، در اين جا به پايه هاى تقويم ميلادى ، تقويم هجرى قمرى و تقويم هجرى شمسى اشاره كوتاهى مى كنيم :

پايه تقويم ميلادى

مبناى تقويم بين المللى در جهان امروز ، ولادت مسيح عليه السلام است ، با اين آگاهى كه عيسى مسيح ، در زمان آگوست ، امپراتور مشهور روم ، در بيت اللّحم يهوديه به دنيا آمد . البتّه دنياى روم ، بدون اطّلاع از اين واقعه ، قرن ها تقويم خود را بر مبناى

1.التنبيه و الإشراف : ص ۱۷۸ .

صفحه از 136