تاریخ - صفحه 4

برخى ، اصل واژه تاريخ را فارسى و برگرفته از «ماه ـ روز» مى دانند كه معرّب آن ، «مورِّخ» شده است . ۱
برخى ديگر از لغت شناسان ، به اين نتيجه رسيده اند كه به احتمال قوى ، واژه تاريخ ، از ريشه سامى «اَرَخ» يا «وَرَخ» است كه در لهجه يمنى به كار مى رود؛ ۲ زيرا «وَرَخ (جمع آن : أَوْرَخَم)» در سنگْ نوشته هايى متعلّق به پيش از اسلام ـ كه در جنوب عربستان پيدا شده اند ـ به معناى ماه قمرى به كار رفته است . ۳
در لغت نامه هاى قديم عربى ، مادّه «أرخ» وجود دارد ؛ ولى به معناى گاه شناسىِ زمان نيست . خليل بن احمد فراهيدى مى گويد :
الأُرْخُ وَ الأُرْخِىُّ ، لُغَتانِ : الفَتِىُّ مِنَ البَقَرِ .۴
اُرخ و اُرخى ، دو واژه اند به معناى گوساله .
احمد بن فارس (م 395 ق) نيز مى نويسد :
أرخ: الهَمزَةُ وَ الرّاءُ وَ الخاءُ كَلِمَةٌ واحِدَةٌ عَرَبِيَّةٌ ، وَ هِىَ الإراخُ لِبَقَرِ الوَحشِ... وَ أمّا تَأريخُ الكِتابِ فَقَد سُمِعَ ، وَ لَيسَ عَرَبِيّا وَ لا سُمِعَ مِن فَصيحٍ .۵
أرخ (همزه و را و خا) ، يك واژه عربى به معناى بچّه گاو وحشى است... و «تأريخ الكتاب» نيز شنيده شده ؛ ولى عربى نيست و از عرب فصيحى هم شنيده نشده است .
جوهرى (م 398 يا 400 ق) ، ريشه آن را «أَرَخ» يا «إِرَخ» به معناى گوساله وحشى ذكر كرده است . ۶

1.تاريخ سنى ملوك الأرض و الأنبياء عليهم السلام : ص ۱۲ ، الآثار الباقية : ص ۱۲ ـ ۳۰ .

2.التاريخ العربى و المؤرّخون : ج ۱ ص ۴۹ .

3.المفصّل فى تاريخ العرب قبل الإسلام : ج ۸ ص ۵۰۹ ـ ۵۱۶ .

4.العين : ص۴۱ مادّه «أرخ» .

5.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۹۴ مادّه «أرخ» .

6.الصحاح : ج ۱ ص ۴۱۸ ذيل «أرخ» . نيز ، ر . ك : الإعلان بالتوبيخ لمن ذمَّ التاريخ : ص ۱۴ ـ ۱۵ .

صفحه از 136