زمین - صفحه 19

۴.الكافىـ به نقل از محمّد بن عطيّه ـ :مردى از علماى شام نزد امام باقر عليه السلام آمد و گفت : اى ابو جعفر! آمده ام كه سؤالى از تو بپرسم و از اين كه كسى را پيدا نمى كنم كه پاسخ آن را به من بدهد ، خسته شده ام! من اين سؤال را از سه گروه پرسيده ام و هر كدام جوابى متفاوت با ديگرى داده است .
امام باقر عليه السلام فرمود : «سؤال چيست؟» .
گفت : سؤال ، اين است كه نخستين مخلوقى كه خدا آفريد ، چه بود؟ بعضى از كسانى كه اين سؤال را از آنها كرده ام ، گفتند : قَدَر (تقدير) . ۱ بعضى شان گفتند : قلم . و بعضى ديگر گفتند : روح .
امام باقر عليه السلام فرمود : «جواب درستى نداده اند. اكنون من تو را مى آگاهانم كه : [در آغاز ، ]خداوند متعال بود و جز او چيزى نبود ، و عزيز بود و پيش از عزّت او ، هيچ كس نبود . اين است معناى سخن خداوند كه : «پروردگار تو ، پروردگار عزّت ، از آنچه در توصيفش مى گويند ، منزّه است» . خالق ، پيش از مخلوق بود ، و اگر نخستين چيزى كه آفريد ، چيزى از چيز ديگر بود ، در آن صورت ، هرگز انقطاعى برايش نبود و در نتيجه ، پيوسته خدا بود و چيزى هم با او بود كه خدا بر او مقدّم نمى شد ؛ امّا او بود و هيچ چيزى جز او نبود .
او چيزى را كه همه چيزها از آن پديد آمدند ، آفريد و آن ، آب بود و همه چيزها را از آب آفريد و آن گاه نَسَب هر چيزى را به آب قرار داد ؛ ولى براى آب ، نَسَبى كه آب به آن نسبت داده شود ، قرار نداد ، و باد را از آب آفريد . سپس باد را بر آب ، مسلّط گردانيد و باد ، دل آب را شكافت تا آن كه كفى از آب بر آمد ، چندان كه خدا مى خواست بر آيد ، و از آن كف ، زمينى سفيد و پاك آفريد كه در آن ، نه شكافى بود و نه حفره اى و نه بلندى و نه پستى اى و نه گياه و درختى . سپس آن را در هم پيچيد و آن را بر روى آب نهاد .
آن گاه خداوند ، آتش را از آب آفريد و آتش ، دل آب را شكافت تا اين كه از آب ، دودى (بخارى) برخاست ، چندان كه خدا مى خواست برخيزد ، و از آن دود (بخار) آسمانى صاف و پاكيزه آفريد كه در آن ، نه شكافى بود و نه حفره اى ـ و اين
است سخن خداوند كه : «يا آسمانى كه آن را بر پا كرده است . سقفش را بر افراشت و آن را [ به اندازه اى معيّن ] درست كرد ، و شبش را تيره و روزش را روشن گردانيد» ـ و نه خورشيدى بود و نه ماهى و نه اخترى و نه ابرى .
سپس آسمان را در هم پيچيد و آن را بر فراز زمين قرار داد . آن گاه ، ترتيب اين دو آفريده را تعيين كرد ، و پيش از زمين ، آسمان را بر افراشت . اين است سخن خداى بلندْنام كه : «و پس از آن ، زمين را پهن كرد» ، يعنى گسترانيد» .
مرد شامى گفت : اى ابو جعفر! اين سخن خداى متعال كه مى فرمايد : «آيا كسانى كه كفر ورزيدند ، نينديشيدند كه آسمان ها و زمين ، فشرده بودند و ما آن دو را از هم گشوديم؟!» چيست؟
امام باقر عليه السلام فرمود : «نكند خيال مى كنى كه [ مقصود ، اين است كه ] آسمان و زمين ، به هم بسته و به هم پيوسته و چسبيده به هم بودند و يكى از ديگرى جدا گشت؟» .
گفت : آرى .
امام باقر عليه السلام فرمود : «از پروردگارت استغفار كن! خداوند عز و جل كه فرموده : «آسمان ها و زمين ، فشرده بودند» ، مقصود ، اين است كه آسمان[ ، خودش جداگانه ]فشرده بود و باران نمى باراند ، و زمين نيز [خودش] فشرده بود و دانه نمى روياند . پس خداوند متعال ، مخلوقات را آفريد و از هر جنبنده اى در زمين پراكند و در اين هنگام ، آسمان را به باران ، و زمين را به روييدن گياه ، از هم گشود» .
مرد شامى گفت : گواهى مى دهم كه تو از نسل پيامبران هستى و دانش تو ، دانش آنهاست .

1.در التوحيد ، «قدرت» است .

صفحه از 106