زمین - صفحه 75

مى شدند ، چنان كه در نهج البلاغه نيز آمده است :
وَ اللّهِ لَو اُعطيتُ الأَقاليمَ السَّبعَةَ بِما تَحتَ أفلاكِها ، عَلى أن أعصِىَ اللّهَ فى نَملَةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعيرَةٍ ما فَعَلتُهُ .۱
به خدا سوگند ، اگر هفت اقليم با آنچه در زير افلاك آنهاست ، به من داده شود تا [ در مقابل آن، ] با گرفتن پوستِ دانه جوى از مورچه اى خدا را معصيت كنم ، اين كار را نخواهم كرد .
همچنين كلمه «أرَضون (جمع «أرض»)» در سخنان امام على عليه السلام در تبيين نقش اتّحاد در امّت هاى پيشين ، اشاره به قطعات مختلف زمين دارد ، نه تعدّد زمين :
فَانظُروا كَيفَ كانوا حَيثُ كانَتِ الأَملاءُ مُجتَمِعَةً ... ألَم يَكونوا أربابا فى أقطارِ الأَرَضينَ ، وَ مُلوكا عَلى رِقابِ العالَمينَ ؟۲
پس بنگريد كه چگونه بودند ، آن گاه كه اتّحاد داشتند ... . آيا اربابانِ سراسر زمين ها و مالك الرقابِ جهانيان نبودند؟
نيز امام على عليه السلام در باره آثار بعثت پيامبر خدا و الفت و اتّحادى كه به بركت ايشان در ميان امّت اسلامى ايجاد شد ، مى فرمايد :
فَهُم حُكّامٌ عَلَى العالَمينَ ، وَ مُلوكٌ فى أطرافِ الأَرَضينَ ، يَملِكونَ الاُمورَ عَلى مَن كانَ يَملِكُها عَلَيهِم .۳
پس ، آنان فرمان رواى جهانيان ، و سلاطين در گوشه و كنار زمين ها گشتند و بر كسانى كه در گذشته حاكم بودند ، حكومت يافتند.
با تتبّع در ساير احاديث اسلامى نيز قراين بيشترى بر اين كه مقصود از زمين هاى هفتگانه ، اقاليم سبعه است ، يافت مى گردد . ۴ آنچه در دعاها در مورد هفت زمين آمده

1.نهج البلاغة : خطبه ۲۲۴ .

2.نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .

3.مانند : آنچه از پيامبر خدا نقل شده : «ما من ذى زكاة مال نخل أو لا زرع و لا كرم يمنع زكاة ماله إلّا قلّدت أرضه فى سبعة أرضين يطوق بها إلى يوم القيامة؛ هيچ مكلّف به پرداخت زكاتى از خرما ، كشت و انگور ، از پرداخت آن خوددارى نكرد ، مگر اين كه زمينش در هفت زمين ، طوق گردن اوست» (بحار الأنوار : ج ۹۳ ص ۸) .

صفحه از 106