زمین - صفحه 77

حقيقت ، آن است كه روايت زينب عطّاره ، به فرض كه قسمت هايى از آن ، حقيقتا از معصوم صادر شده باشد ، روايت ضعيفى است و ما به حفظ راويان آن و اين كه همه الفاظى را كه شنيده اند ، دقيقا ضبط كرده اند، اطمينان نداريم ؛ بلكه كسى كه معتقد است كه چيزى از اين روايت ، از معصوم صادر شده است و راويان ، از خطا و اشتباه و فراموشكارى در نقل همه الفاظ امام عليه السلام مصون اند ـ هر چند كه اين ، اعتقادى نادرست است ـ نيازمند به تأويل و توجيهات تكلّف آميز و مشمئز كننده و نيز ملتزم شدن به محالات است . حقيقت ، اين است كه نبايد به آنچه در روايت زينب عطّاره آمده است ، توجّه كرد و عجيب است كه بعضى افراد ، سعى كرده اند تا اين روايت را بر علوم طبيعى و هيئت اروپايى ، تطبيق دهند ، در حالى كه ميان اين دو ، از زمين تا آسمان فاصله است .
همچنين علّامه مجلسى در باره حديث شماره 43 (ص 212) كه از تفسير القمّى از حسين بن خالد نقل شده است ، مى گويد :
و لمّا كان هذا ظاهرا مخالفا للحسّ و العيان ، فيمكن تأويله ... .
از آن جا كه اين ، آشكارا مخالف حس و عيان است ، مى توان آن را تأويل كرد ... . ۱
علّامه طباطبايى نيز در باره اين حديث مى گويد :
الحديث نادر فى بابه و هو ـ و خاصّة ما فى ذيله من تنزّل الأمر ـ أقرب إلى الحمل على المعنى منه إلى الحمل على الصورة ، و اللّه أعلم . ۲
اين حديث ، در باب خود ، نادر است ، بويژه كه در ذيل آن از فرود آمدن امر ، سخن رفته است و حمل به معنا كردن آن ، بهتر است تا حمل به صورت ، و اللّه أعلم .
بنا بر اين ، مفهوم ظاهرى اين گونه روايات ، كلّاً قابل استناد نيست و دليل قاطعى از كتاب و سنّت بر وجود زمين ديگرى در جهان هستى ، همانند زمينى كه ما در آن زندگى مى كنيم ، وجود ندارد .

1.ر . ك : بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۸۰ .

2.الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱۹ ص ۳۲۸ .

صفحه از 106