۵۳۱.صحيح مسلمـ به نقل از اَنَس ـ :گروهى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله در باره عمل ايشان در نهان پرسيدند . يكى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : من زن نمى گيرم . ديگرى گفت : من گوشت نمى خورم . و سومى گفت : من بر بستر نمى خوابم .
[ خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد . برخاست ] . پس خدا را حمد و ثنا نمود و فرمود : «عدّه اى را چه شده است كه چنين و چنان گفته اند؟! من [ شب ها ] هم نماز مى خوانم و هم مى خوابم . [ روزها] گاهى روزه مى گيرم و گاه مى خورم ، و با زنان هم ازدواج مى كنم . پس هر كه از سنّت من روى گردانَد ، از من نيست» .
۵۳۲.الديوان المنسوب إلى الإمام على عليه السلامـ در بيان شكايت زنى از شوهرش و پاسخ امير مؤمنان عليه السلام به او و قضاوت ايشان ميان آن دو ـ :[ زن گفت : ] شوهرم ، مرد بزرگوارى است و از حرام ها بيزار است .
شب ها را به قيام و قعود مى گذرانَد
و پيوسته روزه مى گيرد
و مى ترسم كه گنهكار باشد ؛
زيرا به خواسته من بى اعتناست .
و شوهرش پاسخ داد :
من هرگز دل باخته آنان نيستم
و هرگز از زنان كام نمى گيرم .
نه ! بلكه پيوسته در قيام و قعود نمازم ؛
زيرا آلوده به گناهانم .
كاشكى از آنها به سلامت برَهَم!
على عليه السلام ميان آن دو ، چنين داورى نمود :
آرام! كه تو با اين كار ، گنهكارى
نماز خواندن و قيام و قعود ، وظيفه توست
ليكن ، سه روز را روزه بدار
و چهار روز را بخور
و يك شب را با آنان به كامجويى بگذران .
تو حقّ ندارى كه نامرادشان بگذارى .