خانواده 2 - صفحه 49

حديث

۵۸۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دعاى فرزند در حقّ پدر ، مانند گرفتن با دست است . ۱

۵۸۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آدمى ، پدر و مادرش از دنيا مى روند ، در حالى كه با آن دو ، بدرفتارى كرده است ؛ ولى پس از مرگشان براى آنها دعا مى كند و خداوند ، او را از نيكوكارانِ به پدر و مادر مى نويسد .

۵۸۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ـ تبارك و تعالى ـ هنگامى كه بنده را درجه اى بالا مى بَرَد ، بنده مى گويد : خداوندا! اين درجه ، از چه روى ، به من داده شده است ؟
خداوند مى فرمايد : «به سبب دعاى فرزندت در حقّ تو» .

۵۸۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آن گاه كه خداوند عز و جل ، بنده درستكار را يك درجه در بهشت ، بالا مى بَرد ، بنده مى گويد : پروردگارا ! به چه سبب ، اين درجه به من داده شد؟
خداوند مى فرمايد : «به سبب آمرزش خواهى فرزندت براى تو» .

۵۸۹.مهج الدعواتـ در بيان دعاى يوسف عليه السلام در زمان هاى گرفتارى اش ـ :اى رحم كننده بر بيچارگان ! اى روزى دهنده سخنگويان ! اى پروردگارِ جهانيان ! ... اى آمرزنده گناهان ! اى داناى نهان ها ! اى پوشاننده عيب ها ! از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود بفرستى و مرا و پدر و مادرم را بيامرزى ، و از آنچه (گناهان) در باره ما مى دانى ، در گذرى ، كه تو تواناترين و بزرگوارترينى . ۲

۵۹۰.امام زين العابدين عليه السلامـ از دعاى ايشان براى والدينش ـ :بار خدايا ! بر محمّد ، بنده و فرستاده ات ، و خاندان پاك او درود بفرست ، و برترين درودها و رحمت و بركات و سلامت را نثار آنان كن . پروردگارا! پدر و مادرم را نزد خود ، گرامى بدار و درود خويش را بر آنان ارزانى بدار ، اى مهربان ترينِ مهربانان!
بار خدايا ! بر محمّد و خاندان او درود بفرست ، و آشنايى با آن حقّى كه پدر و مادرم بر عهده من دارند ، به من الهام فرما ، و آنها را بى كم و كاست ، به من بياموز . آن گاه مرا در آنچه از اين حقوق ، به من الهام مى كنى ، به كار گير ، و در انجام دادن آنچه بر من مى آموزى ، موفّقم بدار تا چيزى را از آنچه به من آموخته اى ، فروگذار نكنم ، و اعضاى بدنم ، از پرداختن به آنچه الهامم فرموده اى ، سنگين [ و سست ] نشوند .
بار خدايا ! بر محمّد و خاندان او درود بفرست كه ما را به او مفتخر ساختى . بر محمّد و خاندان او درود بفرست كه به سبب او براى ما حقّى بر خلق ، واجب گردانيدى .
بار خدايا ! چنانم گردان كه از پدر و مادر خويش ، آن گونه هيبت به دل بدارم كه از پادشاهِ خودكامه دارم ، و به آن دو ، همچون نيكى مادر مهربان [ به فرزندش ] ، نيكى كنم و فرمان بُردارى ام از پدر و مادر و خوش رفتارى ام با آنان را در نظرم ، خوش تر از خوابيدنِ خواب آلوده و گواراتر از سر كشيدنِ آبى كه تشنه كامى مى نوشد ، قرار ده تا خواستِ آنان را بر خواستِ خويش برگزينم ، و خشنودىِ آن دو را بر خشنودى خويش مقدّم بدارم ، و نيكى اى را كه در حقّ من مى كنند ، اگر چه اندك باشد ، بسيار بشمارم ، و نيكىِ خود در حقّ آنان را اندك بدانم ، اگر چه بسيار باشد .
بار خدايا ! صدايم را در برابر آنان آهسته بنما . سخنم را خوش بدار . خويم را نرم كن . دلم را به ايشان مهربان گردان ، و مرا نسبت به آنان ، با مدارا و دلسوز قرار ده .
بار خدايا ! از زحمات آن دو ، براى تربيت من سپاس بگزار ، و آن دو را بر گرامى داشتنم ، پاداش ده ، و همچنان كه در خُردسالى ام از من نگهدارى كرده اند ، تو نيز از آنان نگهدارى كن .
بار خدايا! هر آزارى كه از من به ايشان رسيده ، يا هر ناخوشايندى اى كه از من ديده اند ، يا هر حقّى كه از آنان پايمال كرده ام ، سبب ريختن گناهان آن دو و علوّ درجاتشان و فزونى حَسَناتشان قرار ده . اى كسى كه بدى ها را به چندين برابر خوبى ،
تبديل مى كنى !
بار خدايا ! هر سخنى كه آن دو در آن ، بر من تعدّى كرده اند ، يا هر رفتار زياده رَوانه اى كه با من كرده اند ، يا هر حقّى كه از من تضييع نموده اند ، يا هر گونه كوتاهى اى كه در انجام دادن وظيفه شان نسبت به من كرده اند ، همه را بر آن دو بخشيدم و از آنان گذشت كردم . از تو نيز درخواست مى كنم كه از سر تقصيراتشان در گذرى ؛ چرا كه من ، در باره خود ، به آن دو ، بدگمان نيستم [ و قطعا بدِ مرا نمى خواسته اند ] ، و متّهمشان نمى كنم كه در نيكى به من ، كُندى اى كرده باشند ، و از آنچه در حقّ من كرده اند ، دلگير نيستم ـ اى پروردگار من ـ ؛ زيرا حقّ آن دو بر من ، واجب تر ، سابقه احسانشان به من ، بيشتر ، و لطفشان به من ، بزرگ تر از آن است كه بخواهم آنان را عادلانه قصاص كنم ، يا با ايشان ، مقابله به مثل نمايم ؛ چون اگر چنين كنم ـ اى معبود من ـ ، سال ها زحمت ايشان براى پرورش من چه مى شود ؟ و رنج و زحمت فراوانشان در راه مراقبت از من ، كجا مى رود ؟ و آن همه سختى اى كه به جان خريدند تا من در گشايش [و آسايش] باشم ، چه مى شود؟
هيهات ! ايشان نمى توانند حقّ خود را به كمال و تمام ، از من بستانند ، و من نيز نمى توانم حقوق آنان را ـ كه بر عهده من است ـ درك كنم و وظيفه خدمت گزارى به آن دو را انجام دهم . پس بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و مرا [ در اين راه ]كمك فرما ، اى بهترين كسى كه از او كمك مى جويند ! و توفيقم ده ، اى سزاوارترين كسى كه از او درخواست مى شود ! و در آن روز كه هر كس ، سزاىِ اعمال خود را مى يابد و به ايشان ، كمترين ستمى نمى شود ، مرا در جرگه بدرفتارانِ با پدران و مادران ، قرار مده .
بار خدايا! بر محمّد و خاندان او و نسل او درود فرست ، و برترين چيزى را كه به پدران و مادرانِ بندگان مؤمنت ، عطا كرده اى ، به پدر و مادر من عطا فرما ، اى مهربان ترينِ مهربانان !
بار خدايا! ياد آن دو را در تعقيبات نمازهايم ، و در هر پاسى از پاس هاى شبم ، و در هر وقتى از اوقات روزم ، از يادَم مَبَر .
بار خدايا ! بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و مرا به سبب دعايم براى آن دو ، بيامرز ، و آن دو را نيز به سبب محبّت و خوش رفتارى شان با من ، حتما بيامرز ، و به واسطه شفاعتم براى آن دو ، از ايشان بى گمان خشنود شو ، و آن دو را با عزّت و احترام ، به جايگاه هاى سلامت [ بهشت ] برسان .
بار خدايا ! اگر آن دو را پيش تر آمرزيده اى ، ايشان را شفيع من قرار ده ، و اگر مرا پيش تر آمرزيده اى ، مرا شفيعِ آن دو قرار ده تا به لطف تو ، همگى در سراى كرامتت و جايگاه آمرزش و رحمتت ، گرد هم آييم ، كه به راستى ، تو داراى لطف بزرگ و دلجويىِ ديرينى ، و تو مهربان ترينِ مهربانانى .

1.يعنى ، «نقد» و «فى المجلس» است و همان دم ، مستجاب مى شود .

2.مؤلّف مهج الدعوات ، در ذيل اين حديث مى گويد : جمله : «از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى ...» تا آخر آن ، شايد از افزوده هاى راويان باشد .

صفحه از 158