غذاخوردن - صفحه 190

خطّابى مى گويد :
عامّه مردم مى پندارند كه تكيه دادن ، عبارت است از : كج شدن و لَم دادن به يك پهلو ، در صورتى كه اين تصوّر درست نيست ؛ بلكه به معناى محكم نشستن روى فرشى است كه زير شخص است . او مى گويد : اين سخن پيامبر صلى الله عليه و آله كه : «من در حال تكيه دادن غذا نمى خورم» ، معنايش اين است كه من هنگام غذا خوردن ، همانند كسى كه با خيال راحت مى نشيند و تا مى تواند مى خورد ، روى فرش نمى نشينم ؛ چرا كه من به اندازه كفاف مى خورم . از همين رو ، مانند شخصى كه آماده برخاستن از جاى خود است ، مى نشينم . در حديث اَنَس آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله خرما خورد ، در حالى كه به صورت «مُقعى» ۱ ـ و در روايتى ، «مستوفز» ۲ ـ نشسته بود ، كه مراد ، نشستن روى كفل و به حالت آماده براى برخاستن است . ابن عدى ، به سندى ضعيف ، روايت كرده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله منع كرد از اين كه شخص در هنگام غذا خوردن ، به دست چپش تكيه دهد . مالك مى گويد : اين ، خود ، نوعى از «اتّكاء» است .
من (مجلسى) مى گويم : مالك ، هر حالتى را كه در آن غذا خوردن در حال تكيه به شمار آيد ، مكروه دانسته و به وضعيت خاصّى از آن اختصاص نداده است . ابن جوزى [نيز] با قاطعيت ، «اتّكاء» را به معناى كج شدن و لَم دادن به يك پهلو دانسته و به انكار خطّابى توجّهى نكرده است . پيشينيان در باره حكم «خوردن در حال تكيه دادن» اختلاف كرده اند : ابن قاضى ، كراهت اين گونه غذا خوردن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص داده است ؛ امّا بيهقى گفته است : براى ديگران نيز مكروه است ؛ چون اين

1.أقعى فى جلوسه : بر پايين پشت خود تكيه زد ، يا بر گوشت سرين نشست و دو ساق و دو ران خود را بالا آورد . چمباتمه نشست (فرهنگ لاروس) .

2.استوفز نيز تقريباً به معناى «أقعى» است ، يعنى : ناآرام و نامطمئن نشست ، چنان كه گويى آماده برجستن است (فرهنگ لاروس) .

صفحه از 231