خدا - صفحه 129

«همانا در گردش شب و روز و آنچه خدا در آسمان ها و زمين آفريده است ، نشانه هايى است براى مردمانى كه تقواپيشه اند» .

«و هيچ كس را نرسد كه جز به اذن خدا ايمان بياورد ، و البته [خدا] بر كسانى كه نمى انديشند ، پليدى مقرّر مى دارد . بگو : بنگريد كه در آسمان ها و زمين چيست ؛ ولى نشانه ها و هشدارها گروهى را كه ايمان نمى آورند ، سود نمى بخشد» .

«فرستادگانشان گفتند : آيا در وجود خداوند كه آفريننده آسمان ها و زمين است ، شك است؟» .

حديث

۱۰۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در بيان صفات آفريدگار شكوهمند والا ـ :برتر از هر چيز است ، و به هر چيزى نزديك است ، و خود را بر آفريدگانش نماياند ، بى آن كه ديده شود .

۱۱۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در دعاى جوشن كبير ـ :اى كسى كه در آسمان ، [نشانِ] عظمت اوست! اى كسى كه در زمين ، نشانه هاى [وجود و قدرت ]اوست! اى كسى كه در هر چيزى دلايل [رهنمون به سوى ]اوست! اى كسى كه در درياها شگفتى هاى اوست! اى كسى كه در كوه ها گنجينه هاى اوست! اى كسى كه آفرينش را مى آغازد و سپس آن را باز مى گرداند (مبدأ و معاد عالم هستى است)! اى كسى كه مرجع همه امور است! اى كسى كه لطف خويش را در هر چيزى آشكار ساخته است! اى كسى كه هر چيز را نيكو آفريده است! اى كسى كه خلايق ، در يد قدرت اويند!

۱۱۱.امام على عليه السلام :جماعتى از اياد ۱ نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمدند . پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود : «بسيار خوب ، از قيس (قُسّ) بن ساعده ۲ چه خبر؟» .
گفتند : مُرد ، اى پيامبر خدا!
فرمود : «هيچ يك از مردم جاهليت را به اندازه او دوست نداشتم كه ملاقات كنم ، به خاطر سخنى كه در يكى از بازارها از او شنيدم . در زمان نوجوانى ، با عمويم ابو طالب در آن بازار بودم كه ديدم مردم پيرامونش را گرفته اند و او مى گويد : اى مردم! از من ، سنّى گذشته است . پس سخنم را بشنويد : من آسمانى برافراشته ، و خورشيدى فروزان و ماهى تابان ، و اخترانى در گردش ، و كوه هايى استوار ، و زمينى گسترده ، و شب و روز و باران و زمستان و تابستان و گياهان را مشاهده مى كنم ، و كسانى را مى بينم كه مُردند و ديگر بر نمى گردند و نمى دانم خرسند شدند و برخاستند ، يا ناخرسند شدند و خفتند! و اينك [بدانيد كه] اين چيزها را پروردگارى است كه تدبيرشان مى كند ، و آن كه در گونه گونى ( / گردش) اين پديده ها بينديشد ، بدان پى مى برد» .

1.اَياد ، طايفه اى از عرب عدنانى اند كه به اَياد بن نزار بن معد بن عدنان (از نياكان عرب در دوره جاهليت) منسوب اند . اَياد به تيره هاى زيادى اند و منطقه سكونت آنان در اطراف مكّه و ميان تهامه و حدود نجران بوده است . پس از اين كه جمعيت مضرى ها در آن جا زياد شد ، آنان به منطقه شرق عراق كوچيدند و از جمله در انبار ، عين اَباغ و تكريت ، سكنا گزيدند .

2.قيس يا قس ، يكى از حكيمان عرب و از سخنوران نامى در دوره جاهليت است . وى اسقف نجران بوده و گفته شده : اوّلين خطيب عربى است كه هنگام خطبه خواندن ، به چوب دستى و يا عصايى تكيه مى زد . عمرش طولانى بود و پيامبر صلى الله عليه و آله را قبل از بعثت درك كرد .

صفحه از 417