خدا - صفحه 160

تصريح شده است . شايد آمدن «خروج از تاريكى ها و ورود به عالم نور» در سوره احزاب ، پس از «امر به فراوانى ذكر» ، به همين دليل باشد :
«يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً * هُوَ الَّذِى يُصَلِّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا .۱
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! خدا را فراوان ياد كنيد و صبح و شام ، او را تسبيح گوييد . اوست كه با فرشتگانش بر شما درود مى فرستد تا شما را از تاريكى ها به سوى نور بيرون ببرد . و او با مؤمنان ، هماره مهربان است»
.
بنا بر اين ، ذكرى كه تداوم نداشته باشد و بر قلبْ غلبه نكند ، نمى تواند در مسير معرفت شهودى ، نقشى ايفا كند .
فقيه و محدّث بزرگ ، فيض كاشانى ، در رساله زاد السالك ، در پاسخ به نامه يكى از طلّاب علوم دينى ، در باره كيفيت سلوك راه حق ، 25 ره نمود ارائه كرده و در ره نمود هجدهم گفته است :
قدرى از اذكار و دعوات [ را] وردِ خود ساختن در اوقات معيّنه ، خصوصا بعد از نمازهاى فريضه ، و اگر تواند كه [در] اكثر اوقات ، زبان را مشغول ذكر حق دارد ـ و اگر چه جوارح ، در كارهاى ديگر مصروف باشد ـ ، زهى سعادت !
از امام محمّد باقر عليه السلام منقول است كه زبان مبارك ايشان ، در اكثر اوقات ، تَر بوده است به كلمه طيّبه : «لا إله إلّا اللّه » ؛ [حتّى] اگر چيزى مى خورده اند و اگر سخن مى گفته اند و اگر راه مى رفته اند ، إلى غير ذلك . ۲ چه اين ، ممدّ و معاونى قوى است

1.احزاب : آيه ۴۱ ـ ۴۳ .

2.متن حديث ، از امام صادق عليه السلام بدين شرح است : «و كانَ أبى كَثير الذِّكرِ لَقَد كُنتُ أمشى مَعَهُ و إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّه َ و آكُلُ مَعَهُ الطَّعامَ و إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّه َ و لَقَد كانَ يُحَدِّثُ القَومَ و ما يَشغَلُهُ ذلِكَ عَن ذِكرِ اللّه ِ و كُنتُ أرى لِسانَهُ لازِقا بِحَنَكِهِ يَقولُ : لا إلهَ إلَا اللّه ُ ؛ پدرم بسيار ذكرگو بود . در كنارش راه مى رفتم و او ياد خدا مى كرد ، با او سر سفره مى نشستم و او ياد خدا مى كرد ، با مردم سخن مى گفت ، ولى اين كار ، وى را از ياد خدا باز نمى داشت و [همواره] مى ديدم كه زبانش بر كامش مى خورَد و مى گويد : لا إله إلّا اللّه » (الكافى : ج ۲ ص ۴۹۸) .

صفحه از 417