خدا - صفحه 231

۲۴۰.امام على عليه السلام :ناتوانى از درك ادراك (حقيقت خدا) ، خود ، ادراك است . ۱

۲۴۱.امام على عليه السلامـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :چگونگى انسان را انسان درك نمى كند
چه رسد به [درك ]چگونگى جبّار ازلى
او كسى است كه موجودات را از هيچ آفريد
پس چگونه موجود حادث ، او را درك كند؟

۲۴۲.فاطمه عليهاالسلام :ستايش ، خداوندى را كه از هر مخلوقى در پرده شد [و اجازه نداد] كه او را به حقيقت ربوبيت و قدرت وحدانيت ببيند . از اين رو ، ديدگان او را درنيافته اند .

۲۴۳.امام حسن عليه السلام : خِردها و ره يافته هاى ذهنى آنها ، و انديشه ها و خطورات آنها ، و مغزها و اذهان آنها ، ۲ صفت [و چگونگى] او را درك نمى كنند تا كه گفته شود : چه وقت بوده؟ از چه آغاز شده؟ بر چه آشكار گشته؟ در چه نهان است؟ و چيزى را فروگذار نكرده تا كه گفته شود : چرا فروگذارش كرده است؟

۲۴۴.امام حسين عليه السلام : از خِردها در نهان است ، چونان كه از ديدگان ، پنهان است .

۲۴۵.امام زين العابدين عليه السلامـ از دعاى ايشان در روز عرفه ـ :تو آنى كه دست انديشه ها از رسيدن به ذات تو كوتاه است و فهم ها از [شناخت] چگونگى تو ناتوان اند و ديدگان ، جاى تو را درنمى يابند .

۲۴۶.امام زين العابدين عليه السلامـ از دعاى ايشان در نماز شب ـ :اوصاف در تو گم مى شوند ، و نعمت ها در ساحت تو از هم فرو مى پاشند ، و انديشه هاى دقيق در عظمت تو حيران مى گردند .

1.اين روايت ، ضمن اشاره به اين كه حقيقت خداوند متعال ، قابل درك نيست ، به اين نكته مهم نيز اشاره مى نمايد كه اگر انسان به اين نقطه از معرفت برسد و بفهمد كه حقيقت حضرت حق ، قابل ادراك نيست ، خود ، دستيابى به معرفت خداست ، شبيه آنچه در دعا آمده است كه : «و لم تجعل للخلق طريقاً إلى معرفتك إلّا بالعجز عن معرفتك» .

2.ظاهراً اين سه جمله ، عطف تفسيرى است .

صفحه از 417