خدا - صفحه 260

دسته سوم ، احاديثى هستند كه دلالت دارند بر اين كه حجاب ميان خدا و خلق ، مخلوق بودن آنهاست ؛ زيرا محال است آفريده محدود ، بر آفريدگار نامحدود ، احاطه پيدا كند . علاوه بر اين احاديث ، همه احاديثى كه در باب چهارم اين فصل گذشت نيز ، دلالت بر اين معنا دارند . ۱
دسته چهارم ، احاديثى اند كه مى گويند حجاب خداوند متعال ، نور است .
شايد مقصود از حُجُب نورانى ، آن گونه كه گفته شده ، مراتب خودبينى باشد كه نوعى حجاب تكوينى محسوب مى شود و سالك ، در هر مرحله اى از كمالات نفسانى كه باشد ، تا اين حجاب ها را كنار نزند ، به معرفت شهودى دست نمى يابد ، كه : «با ديده خودبين ، نتوان ديد خدا را» .
در «مناجات شعبانيه» آمده است :
وَ أنِر أَبصارَ قُلوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها إِلَيكَ ، حَتّى تَخرِقَ أَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ إلى مَعدِنِ العَظَمَةِ ... .۲
و ديده هاى دلِ ما را با روشنى نگاه به خود ، نورانى كن تا آن جا كه ديده هاى دل ، پرده هاى نور را بدَرَد و به معدن عظمت برسد .
بنا بر مطالب بيان شده ، مى توان گفت كه در اين قسمت از دعا ، منظور از خَرقِ حجاب هاى نور به وسيله دل ، اين است كه سالك در سلوك الى اللّه ، به نقطه اى برسد كه در نتيجه شدّت محبّت به خدا ، حجاب هاى خودبينى به كلّى كنار رود ، به گونه اى كه چيزى جز خداى متعال نبيند و به گفته حافظ :

ميان عاشق و معشوق ، هيچ حايل نيستتو خود ، حجاب خودى ـ حافظ ـ از ميان برخيز .

1.ر . ك : ص ۳۵۵ (هيچ كس به كنه معرفتش نمى رسد) .

2.مفاتيح الجنان : مناجات شعبانيه .

صفحه از 417