خدا - صفحه 263

حدوث اوست ، و آنچه از نقص و ناتوانى در پىِ اين مى آيد و اينها حُجب ظلمانى اند .
و از آن جمله است ، آنچه به نور بودن و تجرّد و تقدّس و وجود وجوبى و كمال و عظمت و جلال و آنچه لازمه اينهاست ، مربوط مى شود كه اينها ، حجاب هاى نورانى هستند و زدودن هر دو نوع حجاب ، نشدنى است و اگر زدوده شده ، به جز ذات حق تعالى چيزى نمى مانَد ، و يا مقصود از كشف حجاب ، زدودن اجمالى به وسيله پاكسازى از صفات شهوانى و اخلاق حيوانى و خو گرفتن به اخلاق ربّانى از طريق عبادت هاى فراوان و رياضت كشيدن و مجاهده و ممارست در علوم حقيقى است تا حجاب هاى ميان او و خداى سبحان ، به اجمال برداشته شود و آنچه از نور جلالش بر ايشان آشكار مى شود ، تعيّن ها ، اراده ها و شهوت هاى ايشان را بسوزانَد و با ديده يقين ، كمال خداى سبحان و نقص خود ، جاودانگى او و فنا و خوارى خود و بى نيازى او را ببينند ، و نيز به خود بنگرند ؛ بلكه ببينند كه وجود عاريتى ايشان ، در كنار وجود كامل او ، عدم است و قدرت ناقص ايشان در جنب قدرت كامل او ، ناتوانى است و بالاتر آن كه از خود بيخود مى شوند ، علم و قدرت خود را وا مى نهند و خداى سبحان ، در اراده و قدرت و علم ايشان ، تصرّف مى كند و از اين رو ، جز آنچه خدا بخواهد ، نمى خواهند و جز اراده خدا ، چيزى را اراده نمى كنند و به قدرت خدا در چيزها تصرّف كرده ، مُرده را زنده مى كنند و خورشيد را باز مى گردانند و ماه را مى شكافند ، همان گونه كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود :
ما قَلَعتُ بابَ خَيبرَ بِقُوَّةٍ جِسمانِيَّةٍ ، بَل بِقُوَّةٍ رَبّانِيَّةٍ .۱
من ، درِ خيبر را نه با قدرت جسمانى ، كه با قدرت الهى كَنْدم .
و معنايى كه از فناى در خدا و بقاى با خدا ، فهمش ممكن و منافى با اصول دين

1.بحار الأنوار : ج ۵۵ ص ۴۷ .

صفحه از 417