خدا - صفحه 269

۲۸۵.امام زين العابدين عليه السلامـ در دعا ـ :و مى دانم كه تو ، اميدوار را پاسخ مى دهى ... و كوچنده به سوى تو ، راهش نزديك است و تو ، خويشتن را از خلقت در پرده نساخته اى ؛ بلكه اعمالشان حجاب ميان آنان و تو گشته است .

۲۸۶.الاحتجاج :چون امام زين العابدين عليه السلام و حَرَم او را بر يزيد ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ وارد نمودند و سرِ حسين عليه السلام را آوردند و نزد او در تشتى نهادند و يزيد با چوبى كه در دستش بود ، شروع به زدن بر دندان هايش كرد ... زينب ، دختر على و فاطمه (دختر پيامبر خدا) ، برخاست و گفت : ستايش ، خداوند را كه پروردگار جهانيان است و درود بر جدّم ، سرور پيامبران . راست گفت خداوند سبحان كه مى فرمايد : «سپس سرانجامِ كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند ، به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آنها را به مسخره گرفتند» .
اى يزيد! آيا گمان مى برى اكنون كه پهنه زمين و آسمان را بر ما تنگ كرده اى و به خوارىِ اسارت تو افتاده ايم و كاروان اسيران ما را نزد تو آورده اند و تو بر ما مسلّط گشته اى ، اين ، از بى مقدارى ما در نزد خدا و لطف و منّت او بر توست ، و مقام و منزلت بزرگى دارى؟ از اين كه مى بينى دنيا به كام تو گشته و كارها به نفع تو سامان يافته و پادشاهىِ ما در اختيار تو قرار گرفته و سلطنت ما در چنگ تو افتاده است ، باد به دماغت افكنده اى و [متكبّرانه ]به اطرافت مى نگرى و از شادى ، بال بال مى زنى و سرمستانه ، دُم مى جنبانى! آرام باش ، آرام! چنين سبُك مغزانه مشتاب . آيا فراموش كرده اى اين سخن خداوند عز و جلرا كه : «آنان كه كافر شدند ، هرگز نپندارند كه اگر به آنان مهلت مى دهيم ، به نفع ايشان است ؛ بلكه مهلتشان مى دهيم تا بر گناه [خود ]بيفزايند ، و عذابى خوار كننده در انتظارشان است» .

صفحه از 417