خدا - صفحه 299

۳۲۵.فاطمه عليهاالسلامـ ضمن احتجاج با كسانى كه او را از فَدَك ، محروم ساختند ـ :گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يگانه و بى انباز نيست ، [و اين كلمه توحيد ]كلمه اى است كه خداوند ، باطن [و حقيقت] آن را اخلاص قرار داده است و معناى آن [و رسيدن به حقيقت آن] را در دل ها گنجانيده است و تعقّل آن را در انديشه ، روشن ساخته است .

۳۲۶.امام باقر عليه السلامـ در باره اين سخن خداوند عز و جل :«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»ـ :«قُلْ» ، يعنى آنچه را به تو وحى كرديم و تو را از آن ، باخبر ساختيم ، با سرِ هم كردن حروفى كه آنها را بر تو خوانديم ، آشكار گردان تا بدين وسيله ، آن كه هر حقّ نيوشى كه خود به گواهى ايستد ، هدايت شود . «هُوَ» ، نامى است كنايى براى اشاره به غايب . «هاء» آن ، تنبيهى است بر يك معناى ثابت ، و «واو» ، اشاره به موجود غايب از حواس است ، چنان كه «هذا» ، اشاره به موجود حاضر در نزد حواس است . از آن جا كه كافران با اسمِ اشاره به حاضرِ در نزد حواس اشاره كردند و گفتند : اينهايند خدايان ما كه محسوس اند و با چشم ، ديده مى شوند . پس تو نيز ـ اى محمّد ـ خدايت را كه ما را به او فرا مى خوانى ، نشان بده تا او را ببينيم و ادراكش كنيم و در [شناخت ]آن ، سرگردان نشويم . پس خداوند ـ تبارك و تعالى ـ فرو فرستاد : «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» . «هاء» ، دلالت بر امرى ثابت دارد ، «واو» ، اشاره به چيزى دارد كه از دريافت چشمى و لمس حسّى به دور است ، و او برتر از اين چيزهاست ؛ بلكه او دريابنده ديدگان و پديد آورنده حواس است .

۳۲۷.امام باقر عليه السلام :دل بستگى به موجود ، شرك است و به معدوم ، كفر .

صفحه از 417