خدا - صفحه 311

۳۴۴.امام صادق عليه السلام :نام خدا ، غير ذات خداست . هر چيزى كه نام (لفظ) «چيز» بر آن اطلاق شود ، آن چيز ، مخلوق است . بجز خداوند ، آنچه زبان ها از آن تعبير كنند يا دست ها در آن عمل كنند ، ۱
آن ، مخلوق است و خدا ، غايت كسى است كه آن را غايت قرار دهد و مغيّا ، غير از غايت است . غايت ، موصوف است و هر موصوفى ، مصنوع است و سازنده اشيا ، با هيچ حدّى ۲ وصف نمى شود و ساخته نشده است كه در نتيجه ، وجودش به ساخت غيرش شناخته شود ، و به هيچ غايتى نمى انجامد ، مگر اين كه آن غايت ، غير او باشد . هركه اين حكمت (قاعده) را بفهمد ، هرگز خوار نمى گردد . اين است توحيد ناب . پس بدان معتقد شويد و تصديقش كنيد و به خواست خدا ، آن را بفهميد .
و هركس معتقد باشد كه خدا را به واسطه حجابى (اسمى) يا صورتى يا مثال و مانندى مى شناسد ، او مشرك است ؛ زيرا حجاب و مثال و مانند و صورت ، غير خداست ، در حالى كه خداوند ، يكتا و يگانه است . پس چگونه كسى كه معتقد است او را به غيرش شناخته ، موحّد است؟! خدا را ، در حقيقت ، كسى شناخته كه او را به خودش بشناسد . پس هركه او را به خودش نشناخته ، او را نمى شناسد ؛ بلكه غير او را مى شناسد [و خيال مى كند كه خدا را شناخته است و خدا كه آفريننده چيزهاست ، نه از چيزى ]بلكه از ناچيز] ، به نام هاى خويش ناميده مى شود . بنا بر اين ، او غير نام هايش است و نام ها غير از او هستند و وصف شده ، غير از وصف كننده است .
پس هركس معتقد باشد كه به چيزى ايمان دارد كه نمى شناسد ، از [طريق صحيح ]معرفت ، منحرف است . هيچ مخلوقى ، چيزى را ادراك نمى كند ، مگر به واسطه خدا ، و شناخت خدا هم به دست نمى آيد ، مگر به واسطه خدا ، و خدا از خلقش عارى است و خلقش از او عارى اند . هر گاه خدا چيزى را اراده كند ، آن چيز ، همان گونه كه او اراده كرده است ، به فرمان بدون گفتار او تحقّق مى يابد . بندگانش را از قضاى او پناه و گريزى نيست ، و نه در آنچه [برايشان ]پسنديده ، حجّتى است . نسبت به آنچه خداوند در بدن هاى مخلوقشان پديد آورده است ، قادر به هيچ كار و چاره اى نيستند ، مگر به كمك پروردگارشان . پس هركس معتقد باشد كه مى تواند كارى انجام دهد كه خداوند عز و جل آن را نخواسته است ، هر آينه ، معتقد شده است كه اراده او بر اراده خداوند غالب مى آيد . ۳ بلندمرتبه است خدا كه خداوندگارِ جهان هاست .

1.به لفظ آيد يا نوشته شود . وجود لفظى و وجود كتبى .

2.منظور ، حدود جسمانى يا صفات امكانى يا حدود عقلى است .

3.شيخ صدوق رحمه الله مى گويد : معناى اين جمله ، آن است كه هر كس قائل باشد كه مى تواند كارى را انجام دهد كه خدا نخواسته است او را بر آن كار ، توانايى بخشد ، در واقع ، معتقد شده است كه اراده او بر اراده خداوند ، چيره مى آيد (التوحيد : ص ۱۴۲) .

صفحه از 417