خدا - صفحه 351

۳۹۱.امام صادق عليه السلام :عيسى بن مريم عليهاالسلام بر آبادى اى گذشت كه مردم آن ، همه مرده بودند ... صدا زد : «اى مردمِ اين آبادى!» .
از ميان ايشان ، يكى پاسخ داد : بله ، اى روح و كلمه خدا!
عيسى عليه السلام فرمود : «واى بر شما! كردارتان چه بود؟» .
گفت : عبادت طاغوت و دنيادوستى ، با ترس اندك [از خدا و معاد] ، و آرزوهاى دور و دراز ، و غفلت و فرو رفتن در لهو و لعب .
فرمود : «دنيا دوستى تان چگونه بود؟» .
گفت : چونان علاقه كودك به مادرش . هر گاه به ما رو مى كرد ، خوش حال و شادمان مى شديم و چون از ما روى مى گردانْد ، گريان و اندوهناك مى شديم .
فرمود : «عبادتتان از طاغوت چگونه بود؟» .
گفت : فرمان بردارى از گنهكاران .

۳۹۲.امام صادق عليه السلام :معناى صفت ايمان ، عبارت است از : اقرار فروتنانه به خدا و خضوع در برابر او ، تقرّب جستن به او از اين طريق و به جاى آوردن آگاهانه هر فريضه كوچك يا بزرگى ، از حدّ يكتاشناسى گرفته به پايين تا آخرين باب از ابواب طاعت ، يكى پس از ديگرى ؛ زيرا همه اينها باهم مرتبط و به يكديگر پيوسته اند . هر گاه بنده ، آنچه را [خداوند] بر او واجب ساخته و به او رسيده است ، به شرحى كه گفتيم به جاى آورد ، او مؤمن و سزاوار صفتِ ايمان است ... .
و معناى شرك ، عبارت است از : هر معصيتى كه خدا با آن نافرمانى شود و جنبه دين به خود گيرد ؛ خواه آن معصيت ، كوچك باشد يا بزرگ ، در هر صورت ، مرتكب آن ، مشرك است .

صفحه از 417