خدا - صفحه 59

۵۶.امام عسكرى عليه السلامـ در باره«بسم اللّه الرحمن الرحيم»ـ :«اللّه » آن موجودى است كه هر مخلوقى ، در هنگام نيازها و سختى ها و قطع اميد كردن از هر كسى جز او و كوتاه شدن دست از هر آنچه غير اوست ، به او روى مى آورد . مى فرمايد : «بسم اللّه » ؛ يعنى : در همه كارهايم از خدايى كمك مى جويم كه بندگى ، جز سزاوار او نيست ، [همان كه ]هر گاه از او فريادخواهى شود ، به فرياد مى رسد ، و هر گاه خوانده شود ، پاسخ مى دهد . و اين [معنا] همان چيزى است كه مردى به امام صادق عليه السلام گفت : اى پسر پيامبر خدا! مرا راهنمايى كنيد كه خدا چيست ؛ زيرا مجادله گران ، بسيار با من بحث مى كنند و دچار حيرتم كرده اند .
پس به او فرمود : «اى بنده خدا! آيا هرگز به كشتى نشسته اى؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «آيا پيش آمده است كه كشتى بشكند ، به طورى كه نه كشتى اى باشد كه نجاتت دهد و نه شنايى به كار تو آيد؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «آيا در اين هنگام ، به دلت گذشته است كه چيزى هست كه مى تواند تو را از هلاكت نجات بدهد؟» .
گفت : آرى .
[امام] صادق عليه السلام فرمود : «آن چيز ، همان خداست كه آن جايى كه نجاتبخش و كمك رسانى نيست ، او قادر به نجات دادن و كمك كردن است» .
سپس [امام] صادق عليه السلام فرمود : «گاه ، يكى از شيعيان ما كار خود را با «بسم اللّه الرحمن الرحيم» آغاز نمى كند . پس خداوند ، او را به امرى ناگوار مبتلا مى كند تا او را متوجّه سپاس گزارى از خداوند متعال و ثناگويى او كند و لكّه تقصير در ترك «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را از او بزدايد» .
مردى در نزد [امام] زين العابدين عليه السلام برخاست و گفت : مرا از معناى «بسم اللّه الرحمن الرحيم» آگاه كن .
[امام] زين العابدين عليه السلام فرمود : «پدرم ، از برادرش حسن عليه السلام ، در باره پدرش امير مؤمنان عليه السلام ، برايم حديث كرد كه : مردى در نزد ايشان برخاست و گفت : اى امير مؤمنان! مرا از معناى «بسم اللّه الرحمن الرحيم» آگاه كن .
فرمود : كلمه اللّه ، بزرگ ترين نام از نام هاى خداوند عز و جل است ، و نامى است كه سزاوار نيست غير خدا به آن ناميده شود ، و هيچ مخلوقى بدان ناميده نشده است .
مرد گفت : تفسير اللّه چيست؟
فرمود : اللّه ، موجودى است كه هر مخلوقى در هنگام نيازها و سختى ها ، آن گاه كه از همه چيز جز او قطع اميد مى شود ، و دست ها از غير او كوتاه مى گردد ، به وى روى مى آورد . توضيح ، آن كه : هر رئيسى و هر بزرگى در اين دنيا ، هرچند بسيار توانگر و قدرتمند باشد و ديگران به او بسيار محتاج باشند ، آنان باز نيازهايى خواهند داشت كه آن بزرگ ، توانايى برآوردن آنها را ندارد ، و خودِ آن بزرگ را نيز نيازهايى است كه از عهده تأمين آنها بر نمى آيد . اين جاست كه او در هنگام اضطرار و نيازمندى ، به درگاه خدا رو مى آورد و چون نيازش برآورده شود ، دوباره به شرك خويش مى گرايد . مگر اين سخن خداوند عز و جل را نشنيده اى كه : «بگو : به نظرتان ، آيا اگر عذاب خدا شما را در رسد ، يا رستاخيزْ شما را دريابد ، چنانچه راستگوييد ، [كسى ]غير از خدا را مى خوانيد؟ [نه ؛] بلكه تنها او را مى خوانيد ، و اگر او بخواهد ، رنج و بلا را از شما دور مى گرداند ، و آنچه را شريك [او ]مى گردانيد ، فراموش مى كنيد» » .

ر .ك : ص 143 (خدا / مبحث يكم / فصل دوم : راه نمايان شناخت خدا / خداوند) و ص 179 (فصل سوم / پيمان فطرى) .

صفحه از 417