آرزو - صفحه 21

انسان اجل آرزو

۱۸.عارضة الأحوذىـ به نقل از ربيع بن خُثَيم ، از عبد اللّه (لفظ از بخارى است) ـ :پيامبر صلى الله عليه و آله مربّعى رسم كرد و در وسط آن ، خطّى كشيد و در چهار طرف آن خط ، خطوط كوچكى رسم كرد و آن گاه فرمود: «اين ، انسان است و اين هم اجل اوست كه او را در ميان گرفته است و اين خطّى كه بيرون قرار دارد ، آرزوى اوست و اين خطوط كوچك ، بلايا و حوادث اند. اگر اين يكى [خط] به او نخورَد ، اين ديگرى او را مى گزد...» .
ابن عربى مى گويد: بخارى، اين حديث را به درستى نياورده؛ چرا كه سه معنا بر شمرده است: يكى ، مربّع ؛ دوم، خطّى كه در ميان آن است ؛ و سوم ، خطوط كوچك.
ابن عربى سپس مى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله براى هر موردى مثالش را آورده و فرموده است: «اين ، انسان است ، يك . اين ، اجل اوست كه او را در ميان گرفته است ، دو . اين خطّى كه بيرون از مربّع است ، آرزوى اوست، سه؛ و اين خطوط كوچك ، بلايا و حوادث اند ، چهار» .
صورت درست اين حديث ، همان است كه ديگران غير از بخارى روايت كرده اند . عبد اللّه گفته است: پيامبر خدا ، براى ما چارگوشى رسم كرد و در وسط چار گوش، خطّى كشيد و در كناره هاى خطّ ميان چارگوش ، خطوطى رسم كرد و بيرونِ چار گوش نيز يك خط كشيد . سپس فرمود: «مى دانيد اين چيست؟» .
گفتند : خدا و پيامبر او داناترند .
فرمود: «اين خطِّ ميانى ، انسان است . خطوطى كه در اطراف آن هستند ، بلايا و حوادث اند و اين بلايا و حوادث ، از هر سو او را مى گَزَند . اگر اين يكى به هدف نخورد ، آن يكى به او مى خورد . چارگوش ، اجل است كه او را در ميان گرفته، و خطّ بيرونى و فاصله دار ، آرزوست. تصوير آن ، چنين است» :

صفحه از 150